تازه های فناوری

Displaying items by tag: بازار موبایل

به دلیل تنوع بالا و گستردگی زیاد زبان‌های برنامه‌نویسی لازم است قبل از شروع کار، هدف دقیق خود را مشخص کنید.

این روزها افراد زیادی به دنبال یادگیری کدنویسی هستند اما هیچ ایده‌ای در مورد هدف خود ندارند. قطعا اگر برنامه‌نویس‌ها از هدف خود آگاه باشند به خوبی می‌توانند از این راه به درآمد برسند، اما تعداد زیادی از افراد بدون داشتن هیچ ذهنیتی این کار را شروع می‌کنند.

در طی چند سال گذشته یک شعار گمراه‌کننده به شدت رواج پیدا کرده است: هر شخصی می‌تواند کدنویسی را یاد بگیرد بنابراین همه باید یک زبان برنامه‌نویسی محبوب را یاد بگیرند. تازه‌واردها فکر می‌کنند با گذراندن چند ماه وقت در Codecademy و FreeCodeCamp می‌توانند تبدیل به یک کدنویس ماهر شوند.

اما این حقیقت ندارد. در واقع بسیاری از افرادی که به دنبال برنامه‌نویسی می‌روند از انتخاب آن پشیمان می‌شوند، دلیل اصلی این پشیمانی این است که برنامه‌نویسی طبق انتظار و ذهنیت آن‌ها نیست و خیلی سریع گیج می‌شوند. برای اجتناب از قرار گرفتن در این موقعیت‌ها در ابتدا باید چند سؤال را از خود بپرسید و با خود صادق باشید.

 هسته‌ی اصلی برنامه‌نویسی فرآیند حل مسأله است. این فرآیند ابعاد زیادی دارد اما عامل اصلی موفقیت هر برنامه‌نویس، انگیزه‌ و محرک ذاتی و درونی او برای خلق مسئله و برطرف کردن خطا است.

می‌گویند یک برنامه‌نویس معمولا ۱۰ درصد از زمان خود را صرف نوشتن باگ و ۹۰ درصد را صرف اشکال‌زدایی و برطرف کردن باگ‌ها می‌کند و هر شخصی که کدنویسی را به شکل جدی تجربه کرده باشد می‌تواند با این ذهنیت ارتباط برقرار کند. پس برنامه‌نویسی در واقع هنر اشکال‌زدایی است.

کدنویسی

هر کسی می‌تواند دستورالعمل‌های یک زبان برنامه‌نویسی را یاد بگیرد و با جزئیات دقیق محیط توسعه‌ی یکپارچه (IDE) آشنا شود. هر شخصی می‌تواند به ایده‌ی یک اپلیکیشن جدید فکر کند؛ اما در مواجهه با خطا چه واکنشی نشان می‌دهد؟ در این مرحله به یک شخصیت خاص و ویژه نیاز است.

برنامه‌نویس موفق کسی است که بتواند در مواجهه با یک خطای عجیب کامپایلر، یک کتابخانه‌ی کد پر از اشکال، یا یک ویژگی زبانی گیج‌کننده به دنبال پاسخ باشد. برنامه‌نویس موفق کسی است که ساعت‌ها وقت خود را صرف پیدا کردن یک راه‌حل کند و تا زمانی که راه‌حل موردنظر را پیدا نکرده ناامید نشود.

می‌توان از یک زاویه‌ی دیگر هم به برنامه‌نویسی نگاه کرد: انگیزه‌های بیرونی در مقابل انگیزه‌های درونی. آیا به خاطر پاداش به دنبال برنامه‌نویسی هستید؟ یا به خاطر علاقه این کار را انجام می‌دهید؟ اگر علاقه‌ای به برنامه‌نویسی نداشته باشید مسیر درستی را انتخاب نکرده‌اید.

آیا به دنبال خلق کردن هستید؟

اغلب تازه‌کارهای برنامه‌نویسی همان سال اول این کار را رها می‌کنند. با اینکه دلایل زیادی برای تسلیم شدن وجود دارد اما شاید مهم‌ترین دلیل گیج شدن در منحنی یادگیری و تضعیف روحیه باشد.

برنامه‌نویسی یک رشته‌ی گسترده با صدها زبان و حوزه‌ی قابل بررسی است. در هر زمینه‌ای با هزاران کتابخانه و فریم‌ورک مختلف روبه‌رو می‌شوید و به الگوهای سطح بالایی می‌رسید که در موقعیت‌های مختلف قابل پیاده‌سازی هستند.

به طور خلاصه، هرگز نمی‌توانید برنامه‌نویسی را به صورت کامل یاد بگیرید بنابراین باید هدف دقیق خود را مشخص کنید. شاید یک برنامه‌نویسی گرافیک سه‌بعدی در ساخت وب‌سایت هیچ تجربه‌ای نداشته باشد یا بهترین کدنویس هوش مصنوعی هیچ ذهنیتی در مورد ساخت اپلیکیشن‌های موبایل نداشته باشد.

خلق کردن

قبل از شروع به یادگیری کدنویسی، در مورد هدف خود به صورت دقیق فکر کنید. اگر به دنبال ساخت وب‌سایت هستید، انرژی خود را متمرکز بر یادگیری جاوا اسکریپت کنید. اگر می‌خواهید اپلیکیشن‌های OS X بسازید، بهتر است سوئیفت را یاد بگیرید. اگر می‌خواهید بازی‌سازی کنید #C و یونیتی را بیاموزید

شاید یک مجموعه مفاهیم که برای یک شخص مهم تلقی می‌شوند برای شخص دیگر بی‌اهمیت باشند. برای مثالمعماری MVC برای برنامه‌نویسی وب ضروری است درحالی‌که الگوی مؤلفه‌، موجودیت برای توسعه‌دهندگان بازی مفید است.

نکته‌ی اصلی این است که هدف نهایی شما (وب‌سایت، بازی یا موارد دیگر)، مسیر یادگیری را مشخص می‌کند بنابراین لازم است از ابتدا با این مسیر آشنا شوید. مطمئنا همیشه می‌توانید مسیر خود را تغییر دهید و در زمینه‌های دیگر به کسب تجربه بپردازید، اما وقتی هدف واحدی داشته باشید برنامه‌نویسی و کدنویسی آسان‌تر خواهد شد.

سرگرمی یا شغل؟

آیا می‌خواهید پروژه‌های کدنویسی را صرفا برای پر کردن وقت آزاد خود انجام دهید یا قصد دارید برای کار تمام وقت وارد صنعت برنامه‌نویسی شوید. پاسخ به این سؤال تأثیر زیادی بر موضوع مطالعه، روش مطالعه یا مسیر کلی پیشرفت شما خواهد داشت.

شاید هدف شما ساخت یک بازی ویدئویی باشد. شغل خود به عنوان یک حسابدار را دوست دارید و قصد ترک آن را ندارید و می‌خواهید در روزهای آخر هفته روی یک پروژه‌ی برنامه‌نویسی هم کار کنید. در این صورت می‌توانید هر زبان یا موتور مورد علاقه‌ی خود را یاد بگیرد. تا وقتی که هدف شما صرفا سرگرمی باشد چه تفاوتی خواهد داشت؟

سرگرمی یا شغل

از سوی دیگر اگر می‌خواهید به عنوان یک شغل به توسعه‌ی بازی‌های ویدئویی بپردازید باید به طور جدی به یادگیری یک زبان یا موتور مثل C++، Unreal Engine 4 یا جاوا و LibGDX بپردازید. اگر هم به دنبال توسعه‌ی بازی با استفاده از Ruby و Gosu هستید نمی‌توانید به صورت جدی بازی‌سازی را دنبال کنید.

مدرک دانشگاهی می‌تواند به کمک شما بیاید اما وجود آن ضروری نیست. اینترنت به عنوان منبع خودآموزهای عالی، کتاب‌های رایگان برنامه‌نویسی و دوره‌های رایگان است و دانشگاه به عنوان محلی برای برقراری ارتباط با افراد متخصص و ورود به بازار کار می‌تواند مفید باشد. پس صرف‌نظر از این‌که برنامه‌نویسی را به عنوان یک شغل یا سرگرمی انتخاب می‌کنید، باید زمان زیادی را صرف تمرین کنید.

تا چه اندازه به دنبال آن هستید؟

برنامه‌نویسی کار دشواری است. صرفا یادگیری کدنویسی (به این دلیل که از هر فرآیند دیگری دشوارتر است) یا اشکال‌زدایی (به این دلیل که اغلب خطاها تقریبا مستقیم هستند) کار سختی نیست، بلکه کل فرآیند برنامه‌نویسی نیاز به اراده و استقامت بالایی دارد.

هر پروژه‌ی کدنویسی ترکیبی از برنامه‌نویسی و اشکال‌زدایی است؛ دو فرآیندی که از نظر ذهنی به انرژی زیادی نیاز دارند. هر پروژه، ماراتونی از حل مسئله است و با پیچیده‌تر شدن مسائل خم شدن زیر بار آن‌ها ساده‌تر خواهد شد. حتی اگر بگویند یادگیری برنامه‌نویسی زیاد هم سخت نیست، برای رسیدن به قله به اطلاعات زیادی نیاز خواهید داشت. برنامه‌نویسی مثل یک تردمیل بی‌پایان از مفاهیم، الگوها، زبان‌ها و ابزار جدید است. بسیار سرگرم‌کننده و جذاب و درعین‌حال بسیار هم خسته‌کننده است.

هدف گذاری

اما سخت‌ترین بخش کار، این است که همیشه احساس می‌کنید به‌اندازه‌ی کافی خوب عمل نمی‌کنید. حتی پس از هزاران ساعت تجربه و تمرین هنوز هم ممکن است احساس کنید چیزی نمی‌دانید. مربیان و همکار‌ها می‌توانند در شرایط سخت، به شما کمک کنند اما نیاز به اراده‌ی آهنین دارید.

به همین دلیل پشتکار، ویژگی اصلی بهترین برنامه‌نویس‌ها است. صرف‌نظر از استرس بالای برنامه‌نویسی باید سعی کنید در مسیر خود مصمم باشید. برای یادگیری هر زبان جدید یا روبه‌رو شدن با خطاها یا اشکال‌های متعدد و هر پروژه‌ای که سختی‌های منحصربفردی داشته باشد، باید عزم خود را جزم کنید.

بدون پشتکار، کارتان تمام است و متأسفانه اغلب اوقات این اتفاق برای برنامه‌نویس‌ها رخ می‌دهد. به عنوان یک خبر خوب، این ناامیدی همیشگی نیست. حتی اگر مشکلاتی سر راهتان قرار گرفت، بدانید که همیشه راهی برای غلبه بر آن‌ها وجود دارد.

بسته به پاسخ‌هایی که به این سؤال‌ها دادید می‌توانید تشخیص دهید برنامه‌نویسی برایتان مناسب است یا دقیقا خلاف انتظارات و ذهنیت شماست. معمولا اغلب افراد برای برنامه‌نویسی ساخته نشده‌اند. اگر به این نتیجه رسیدید که برای این کار ساخته نشدید می‌توانید آن دسته از مشاغل فناوری را انتخاب کنید که نیازی به کد نویسی ندارند.

Published in فناوری

چ پی یکی از قدیمی‌ترین برندهای دنیای فناوری بوده که تاریخچه‌اش، با شکل گرفتن مرکز فناوری امروز جهان یعنی سیلیکون‌ولی گره خورده است.

اچ‌پی (HP) که با نام هیولت پکارد (Hewlett-Packard) هم شناخته می‌شود، برندی آمریکایی بود که از سال ۲۰۱۵ به دو شرکت خصوصی مجزا با نام‌های HP Inc و HP Enterprise تقسیم شد. در این مقاله، به بررسی تاریخچه‌ی برند اصلی یعنی همان اچ‌پی می‌پردازیم که البته تاریخچه‌ی مشترک هر دو شرکت جدید نیز خواهد بود.

اچ‌پی به‌عنوان شرکت فعال در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و ارتباطات شناخته می‌شود که فعالیتی بین‌المللی داشته و دفتر مدیریتی آن در پالو آلتو کالیفرنیا یا همان سیلیکون‌ولی مشهور واقع است. این شرکت که امروزه به‌عنوان طراح، سازنده و فروشنده‌ی محصولات سخت‌افزاری،‌ نرم‌افزاری و خدمات تجاری متعددی شناخته می‌شود، کار خود را از یک گاراژ کوچک با ظرفیت یک خودرو در همین پالو آلتو شروع کرد.

اچ پی / HP

مرکز مدیریت اج پی در پالو آلتو کالیفرنیا

 

بیل هیولت و دیوید پکارد مؤسسان اچ‌پی بودند. اولین محصولات تولیدشده توسط این شرکت، دستگاه‌های اندازه‌گیری الکتریکی بودند. این شرکت در نزدیک به یک قرن فعالیت خود، سال‌های اوج و فرود بسیاری داشته و در بازه‌هایی به‌عنوان برترین فروشنده‌ی کامپیوتر در جهان نیز شناخته شده است. اچ‌پی حتی به‌ خاطر رشد و درآمد بالا در سال ۲۰۰۹ در رتبه‌ی ۹ لیست فورچن ۵۰۰ قرار گرفت.

تاریخچه‌ی تأسیس

همان‌طور که گفته شد، تاریخچه‌ی اچ‌پی با سیلیکون‌ولی گره خورده است. این شرکت در منطقه‌ای تأسیس شد که امروزه به‌ عنوان پیشگام خط مقدم دنیای فناوری و محل تولد اکثر فناوری‌های ساختارشکن امروزی شناخته می‌شود. البته در دهه‌ی ۱۹۳۰ که بیل هیولت و دیو پکارد در دانشگاه استنفورد با هم آشنا شدند، این منطقه بیشتر به کشاورزی و باغبانی معروف بود و این دو متخصص، اولین نشانه‌های فناوری را به آن وارد کردند.

اچ پی / HP

دیوید پکارد در سال‌های جوانی

این دو دانش‌آموخته‌ی استنفورد برای شروع کار خود از یک گاراژ کوچک در خیابان ادیسون پالو آلتو استفاده کردند. مکانی تاریخی که امروز به‌ عنوان محل تولد سیلیکون‌ولی شناخته می‌شود. این دو نفر پیش از تأسیس شرکت خود در شرکت‌های متفاوتی کار می‌کردند. دیو در جنرال الکتریک کار می‌کرد و با وجود دور شدن نسبی از بیل و ازدواج در نیویورک، هنوز با او در تماس بود. در نهایت استاد آنها، فرد ترمن پیشنهاد داد که این دو نفر، شرکت مستقل خود را با تمرکز بر فناوری‌های جدید تأسیس کنند.

پس از این پیشنهاد، دیو به همراه همسرش و کمی تجهیزات ساخت‌وساز مانند دریل به کالیفرنیا رفت. بیل در آن زمان به‌ دنبال محلی برای زندگی این زوج جوان بود و توانست خانه‌ای را در پلاک ۳۶۷ خیابان ادیسون به قیمت ۴۵ دلار در هر ماه اجاره کند. دیو و همسرش در اتاق اصلی خانه زندگی می‌کردند و بیل نیز در کلبه‌ای کوچک در حیاط پشتی ساکن بود. اما نقطه‌ی مثبت اصلی این خانه، گاراژ کوچک آن بود که برای شروع این دو مهندس، عالی به‌نظر می‌رسید.

اچ پی / HP

بیل هیولت در سال‌های جوانی

گاراژ جدید بیل و دیو به‌ غیر از فضا، زمین بتنی و میز کار ساده، امکانات دیگری نداشت. این دو نفر نمونه‌های اولیه‌ی محصولات خود را در این فضای کوچک ساختند و به‌عنوان اولین محصول، یک دستگاه پزشکی با قابلیت تولید حرارت تولید کرده و آن را به کلینیک پالو آلتو فروختند. دستگاه دیگر، برای کمک به منجمان ساخته شد و به آنها در نصب دقیق تلسکوپ کمک می‌کرد.

علاوه‌ بر این محصولات، اولین نوآوری‌ها و اختراعات نیز به‌مرور جای خود را در آن گاراژ مشهور پیدا کردند. اختراعاتی جالب که بعضا ارتباطی نیز با هم نداشتند. یک تیونر سازدهنی، سنسور شاخص برای استفاده در سالن‌های بولینگ و چشم الکتریکی برای استفاده در سیفون سرویس بهداشتی، از اختراعات اولیه‌ی این گروه کوچک بودند.

اچ پی / HP

گاراژ مشهور هیولت و پکارد

ترمن یک کرسی تدریس در دانشگاه استنفورد برای دیو مهیا کرد و بیل نیز به‌عنوان دستیار تحقیقاتی به کار خود ادامه می‌داد. در آن زمان، جریان اصلی درآمد برای شرکت، توسط همسر دیو یعنی لوسیل تأمین می‌شد که به‌عنوان منشی در استنفورد کار می‌کرد. علاوه‌ بر گاراژ، بخش‌های دیگر خانه مانند اجاق گاز و میز پذیرایی نیز به‌مرور به کمک شرکت آمدند. پس از مدتی بیل نیز ازدواج کرد و کلبه‌ی کوچکش در حیاط پشتی به دفتر شرکت تبدیل شد.

دیو و بیل همیشه عقیده داشتند که باید محصولی با ارزش افزوده‌ی بالا برای مشتریان خود تولید کنند. اولین قدم بزرگ آنها در این مسیر، طراحی و ساخت دستگاهی برای اندازه‌گیری فرکانس صدا بود. این دستگاه اولین خط تولید جدی این شرکت کوچک را به‌وجود آورد. نام این اسیلاتور نیز Model 200A انتخاب شد. آنها با این نام می‌خواستند خود را شرکتی بزرگ و باسابقه با خط تولید متنوع نشان دهند.

اچ پی / HP

اسیلاتور Model 200A اولین محصول رسمی هیولت پکارد

اولین محصول این استارتاپ، از لحاظ قیمت و کیفیت، رقبای آن زمان خود را کنار زد. محصولات دیو و بیل تنها ۵۵ دلار قیمت داشت و بهترین ابزار برای تولید فرکانس با کیفیت بالا به‌شمار می‌رفت. درحالی‌ که محصولات آن زمان بازار، کیفیتی ناپایدار و قیمت بالای ۵۰۰ دلاری داشتند.

در آن زمان مهندسان صدا از اسیلاتورها برای آزمایش فرکانس‌های صوتی استفاده می‌کردند و یکی از مهندسان شرکت بزرگ والت دیزنی به محصول 200A علاقه‌مند شد. بیل و دیو تغییراتی در طراحی و کارایی محصول خود ایجاد کردند و با عقد قراردادی با دیزنی، ۸ محصول جدید با نام 200B به آنها فروختند.

اچ پی / HP

آگهی تبلیغاتی اسیلاتور هیولت پکارد

سرانجام پس از مدتی فعالیت به‌ صورت پروژه و محصولات اولیه،‌ بیل و دیو سرمایه‌های کسب‌شده را جمع‌آوری کردند و در اول ژانویه‌ی سال ۱۹۳۹ شرکت خود را تأسیس کردند. انتخاب بین نام هیولت-پکارد یا پکارد-هیولت نیز با استفاده از سکه معلوم شد و در نهایت، نام هیولت-پکارد برای شرکت جدید انتخاب شد. بیل و دیو یک سال دیگر در گاراژ خود کار کردند تا این که با استخدام دو کارمند جدید،‌ نیاز به گسترش احساس شد و شرکت هیولت-پکارد به دفتر جدید خود در Page Mill Road نقل مکان کرد.

 

اچ پی / HP

اولین دفتر رسمی هیولت پکارد

نکته‌ی قابل توجه این است که اچ‌پی از همان سال‌های اولیه، توجه ویژه‌ای به کارمندان و حقوق آنها داشت. آنها در سال ۱۹۴۰ ایده‌ی اهدای سهام را اجرا کرده و در سال ۱۹۴۲ نیز به‌عنوان یکی از اولین شرکت‌ها، برنامه‌ی بیمه‌ی سلامتی کارمندان را طراحی کردند. 

گسترش فعالیت

اولین تغییر ساختاری به‌صورت ثبت قانونی شرکت در سال ۱۹۴۷ انجام شد و دیوید به‌ عنوان رئیس و بیل به‌عنوان معاون شرکت انتخاب شد. دهه‌ی ۱۹۵۰ با رشد سریع برای اچ‌پی و منطقه‌ی پالو آلتو همراه بود. باغ‌هایی که زمانی به‌ عنوان هویت این منطقه شناخته می‌شدند، به‌مرور جای خود را به خیابان‌ها و شرکت‌هایی دادند که برای کشف فرصت جدید تأسیس شدند.

در آن سال‌ها ورود اچ‌پی به زمینه‌های جدید صنعت فناوری مانند امواج مایکروویو نیز کلید خورده بود. حرکت بعدی فعالیت جدی‌تر در زمینه‌ی اندازه‌گیری فرکانس‌ها بود که در سال ۱۹۵۱ و با معرفی شمارنده‌ی فرکانس سریع524A انجام شد.

اچ پی / HP

شمارنده‌ی سریع فرکانس 524 A

جمعیت شهر در طول یک دهه بیش از دو برابر شد و پالو آلتو به‌ مرور مسیر خود را برای تبدیل شدن به مرکز فناوری طی می‌کرد. سال ۱۹۵۷، نقطه‌ی عطف بعدی در تاریخ اچ‌پی بود و آنها در ۶ نوامبر آن سال، عرضه‌ی عمومی سهام با مبلغ ۱۶ دلار برای هر سهم را اجرا کردند. این ipo به دو دلیل انجام شد. دلیل اول توسعه‌ی ملکی و سرمایه‌ای شرکت و دلیل دوم، ایجاد امکان برای به‌اشتراک‌گذاری سهام میان کارمندان بود. در سال ۱۹۶۱ سهام اچ‌پی وارد بازار بورس نیویورک شد.

از محصولات ماندگاری که در آن سال‌ها توسط اچ‌پی معرفی شدند، می‌توان به اولین اسیلوسکوپ این شرکت در سال ۱۹۵۶ اشاره کرد که خط محصولات اندازه‌گیری و آزمایش این شرکت را بیش از پیش قوی کرد. سینتسایزرفرکانس HP 5100A محصول بعدی شرکت بود که در سال ۱۹۶۳ قدرت آنها را در این بخش از صنعت به رخ کشید.

اچ پی / HP

ساعت اتمی اچ‌پی

اولین شرکتی که به‌صورت خرید به مجموعه‌ی اچ پی اضافه شد، F. L. Moseley نام داشت. آنها در صنعت گرافیک فعال بودند و پایه‌های ورود اچ‌پی به صنعت تولید پرینتر را در سال ۱۹۵۸ بنا کردند. فعالیت‌های بین‌المللی اچ‌پی نیز در همین سال‌ها شروع شد و آنها در اولین قدم یک مرکز بازاریابی در ژنو و یک کارخانه‌ی تولیدی در بوبلینگن آلمانتأسیس کردند. هدف بعدی آسیا بود که در سال ۱۹۶۳ و با تأسیس شرکتی با نام  Yokogawa-Hewlett-Packard محقق شد. البته مرکز تولیدی اصلی پیش از آن و در سال ۱۹۵۷ در پارک تحقیقاتی استنفورد در پالو آلتو راه‌اندازی شده بود.

خرید بزرگ بعدی در تاریخ اچ‌پی، زمینه‌ها را برای ورود آنها به صنعت پزشکی هموار کرد. این شرکت در سال ۱۹۶۱ شرکت Sanborn را خریداری کرد که پس از مدتی، یکی از پردرآمدترین زمینه‌های فعالیت این شرکت را شامل شد. البته در سال ۲۰۰۰ این بخش از شرکت جدا شد. گسترش فعالیت‌های اچ پی در زمینه‌های مختلف باعث شد تا این شرکت در سال ۱۹۶۲ به لیست مشهور فورچن ۵۰۰ راه پیدا کرده و در رتبه‌ی ۴۶۰ قرار گیرد.

اچ پی / HP

دستگاه‌های مخصوص اچ‌پی مخصوص امواج مایکروویو

یکی از محصولات انقلابی HP که در سال ۱۹۶۴ متولد شد، ساعت اتمی این شرکت با نام 5060A بود که استانداردی جدید را در تنظیم ساعت جهانی و بین‌المللی ارائه کرد. دو سال بعد، آزمایشگاه‌های تخصصی این شرکت برای تحقیق و توسعه و هموار کردن مسیرهای جدید تجارت، تأسیس شدند. از اولین دستاوردهای این مراکز تحقیق و توسعه می‌توان به لامپ‌های LED تجاری اشاره کرد که اولین بار توسط اچ‌پی معرفی شدند. از اولین کاربردهای این لامپ‌ها می‌توان به صفحات نمایش با قابلیت نشان دادن اعداد و حروف و چراغ‌های راهنمایی اشاره کرد.

سال ۱۹۶۶،‌ میزبان یکی از نقاط عطف مهم دیگر تاریخ اچ‌پی نیز بود. این شرکت در آن سال اولین کامپیوتر خود را با نام HP2116A معرفی کرد که به‌ عنوان ابزاری همه‌کاره برای کنترل و تنظیم دستگاه‌‌‌های مختلف قابل برنامه‌ریزی اچ‌پی کار می‌کرد. این کامپیوتر یکی از اولین نمونه‌های Plug and Play تاریخ بود که با تعداد زیادی تجهیزات و دستگاه‌های آزمایشی HP هماهنگ می‌شد. کامپیوتر اچ‌پی به مشتریان امکان می‌داد تا تنظیمات دستگاه‌ها را با برنامه‌های جدید انجام دهند.

اچ پی / HP

پارک تحقیقاتی استنفورد

دو سال بعد، اچ‌پی بار دیگر خود را به‌عنوان پیشگام صنعت فناوری به جهان معرفی کرد. آنها اولین کامپیوتر شخصی تاریخ را که یک ماشین‌‌حساب مهندسی رومیزی بود، در این سال و با نام HP 9100A معرفی کردند. این ماشین حساب، برنامه‌ها را روی کارت‌های مغناطیسی ذخیره می‌کرد و در حل مسائل مهندسی و ریاضی، سرعتی ۱۰ برابر رقبای آن سال‌ها داشت.

صنعت لیزر نیز از نفوذ قوی این شرکت آمریکایی در امان نماند. آنها در سال ۱۹۷۱ یک ابزار اندازه‌گیری دقیق بر مبنای این فناوری تولید کردند. این ابزار به‌سرعت جای خود را در صنعت تولید ریزپردازنده‌ها باز کرد. با استفاده از همین فناوری، کمی بعد ابزارهای نظارتی الکترونیکی بر مبنای لیزر نیز معرفی شدند.

HP 9100A

اولین کامپیوتر شخصی HP 9100A

دهه‌ی ۱۹۷۰ با توسعه‌ی هرچه بیشتر فعالیت‌ها در خارج از مرزهای ایالات متحده همراه بود تا اینکه در سال ۱۹۷۵، اچ‌پی به یک شرکت کاملاً بین‌المللی تبدیل شده و درآمد آنها از منابع خارجی،‌ از درآمد داخل آمریکا بیشتر شد. در همان سال‌ها و با افزایش سریع فعالیت شرکت‌های فناوری در منطقه‌ی پالو آلتو و سانتا کلارا، اصطلاح سیلیکون‌ولی نیز توسط رسانه‌ها متولد شد.

HP همراه با توسعه‌های زیرساختی و ورود به بازارهای جدید،‌ مبانی مدیریتی را نیز از توسعه بی‌بهره نمی‌گذاشت. آنها به‌عنوان اولین شرکت آمریکایی در سال ۱۹۷۳ قانون ساعت کار منعطف را در شرکت اجرا کردند که یک حرکت انقلابی در جهت بهبود شرایط نیروی انسانی بود. به‌علاوه، بیل و دیو به‌عنوان بنیان‌گذاران شرکت،‌ حضور در بخش‌های تولید و دیدار مستقیم با کارمندان و کارگران را جزو برنامه‌ی روتین خود قرار داده بودند.

اچ پی / HP

گاراژ هیولت و پکارد به‌عنوان محل تولد سیلیکون‌وی شناخته می‌شود

سلطه بر بازار الکترونیک

ورود اچ‌پی به بخش‌های جدید بازار الکترونیک هیچ‌گاه در قرن بیستم متوقف نشد. آنها پس از موفقیت در عرضه‌ی اولین کامپیوتر شخصی،‌ حوزه‌ی کسب‌وکار را هدف قرار دادند و در سال ۱۹۷۲، اولین کامپیوتر مخصوص این حوزه را با توانایی پردازش داده به‌صورت غیرمتمرکز با نام HP 3000 معرفی کردند.

اچ پی / HP

کامپیوتر تجاری HP 3000

تجربه‌ی بالا در تولید محصولات کامپیوتری،‌ اچ‌پی را در بازار ماشین‌حساب‌ها نیز به بازیگری بزرگ تبدیل کرده بود. آنها در همان سال، اولین ماشین حساب مهندسی دستی جهان را با نام HP-35 به بازار عرضه کردند که یک محصول انقلابی در این بازار بود. رسانه‌ی فوربز به‌ سرعت این محصول را در لیست انقلابی‌ترین محصولات کل تاریخ جای داد. دو سال بعد، نسخه‌ی قابل برنامه‌ریزی این ماشین‌حساب نیز با نام HP-65 به بازار عرضه شد.

در میان شرکت‌های فعال در دنیای فناوری و الکترونیک، رقابتی جدی بر سر اولین بودن در تولید دستبندهای هوشمند وجود دارد. در این میان کاسیو محصولات متنوعی معرفی کرده اما اچ‌پی نیز از این رقابت دور نبوده است. آنها در سال ۱۹۷۷ محصولی با نام HP-01 معرفی کردند که ترکیبی از ساعت مچی، ماشین‌حساب و تقویم شخصی بود.

اچ پی / HP

ماشین حساب مچی HP

کامپیوترهای شخصی اچ‌پی نیز در سال‌های گسترش سلطه‌ی این شرکت بر بازار، با پیشرفت‌های قابل توجهی روبرو بودند. HP-85 یکی از این محصولات بود که با پیشرفت‌هایی جدی به بازار عرضه شد. بخش ماشین‌حساب‌ها نیز با معرفی محصول اختصاصی کسب‌وکارها و مأموریت‌های مالی به نام HP-12C شاهد پیشرفت جدیدی بود. پیشرفت بعدی در این زمینه، معرفی یکی از اولین کامپیوترها همراه با نام HP-75C بود که قابلیت اتصال به درایوهای کاست دیجیتال و همچنین پرینتر را داشت.

اچ‌پی در سال ۱۹۸۳ اولین کامپیوتر شخصی مجهز به صفحه‌نمایش لمسی خود را با نام HP-150 معرفی کرد. در ادامه‌ی این پیشرفت‌ها، اولین لپ‌تاپ این شرکت نیز در سال ۱۹۸۴ و با نام HP-110 به بازار عرضه شد. صرف‌نظر از تمامی این محصولات، یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های اچ‌پی که به لطف آزمایشگاه‌های تخصصی آن اجرا شد، فناوری جوهرافشان یا Inkjet بود که در سال ۱۹۸۴ در پرینترهای این شرکت استفاده شد تا کیفیت بالای پرینت شخصی به کاربران ارائه شود. در همان سال پرینتر شخصی لیزری این شرکت نیز با برند HP LaserJet معرفی شد.

اچ پی / HP

اولین لپ‌تاپ HP

پیشرفت‌های اچ‌پی در معرفی محصولات و فناوری‌های جدید در شاخه‌های مختلف الکترونیک در سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۹۸۰ نیز ادامه داشت. آنها اولین سرور جهان مجهز به پردازنده‌های با فناوری x86 را در سال ۱۹۸۹ معرفی کردند. این سرورها که با نام Compaq System Pro عرضه شدند، نقطه‌ی عطفی در بهبود خدمات سرورهای از لحاظ پایداری،‌ ظرفیت و قدرت پردازش بودند.

نوآوری‌های سال‌های پایانی قرن بیستم

با شروع دهه‌ی ۱۹۹۰، تمرکز اچ‌پی روی پرینترها و خصوصا بازار مصرف‌کننده بیش از پیش شد. آنها در سال ۱۹۹۱ پرینتر رنگی HP DeskJet 500C را معرفی کردند که با به‌کارگیری نتایج تحقیقات بخش آزمایشگاهی، مصرف و هزینه‌ی رنگ آن به مقدار قابل‌توجهی کاهش یافته بود. در واقع این محصول، انقلابی را در صنعت پرینترهای رنگی مخصوص مصرف‌کننده ایجاد کرد و خرید آنها را برای قشر گسترده‌تری از مردم ممکن ساخت.

در همان سال، پیشرفت بزرگ دیگری این بار در صنعت کامپیوترهای همراه محقق شد. HP 95 LX یک محصول همراه بود که با قدرت بالا کارهای یک کامپیوتر شخصی را به‌ خوبی انجام می‌داد. فعالیت در این بخش با جدیت بیشتر در سال‌های بعدی ادامه یافت و در سال ۱۹۹۳، OmniBook 300 با ظرفیت بالای باتری، یک محصول پرطرفدار در بازار لپ‌تاپ‌ها شد. در همان سال، دیو پکارد از سمت ریاست هیئت مدیره‌ی اچی‌پی استعفا داد. او در سال ۱۹۹۶ از دنیا رفت.

اچ پی / HP

هیولت در کنار کارمندان بخش تحقیق و توسعه

توسعه‌ی فعالیت‌ها و تمرکز بر بخش پرینتر و دستگاه‌های مشابه، اچ‌پی را به بازیگر اصلی این صنعت تبدیل کرده بود. آنها در سال ۱۹۹۴ اولین محصول چندکاره‌ی تجاری را با نام OfficeJet به بازار عرضه کردند که ترکیبی از دستگاه‌های پرینتر، فاکس و فتوکپی بود. اولین محصول جدی با تمرکز روی کاربران خانگی نیز یک سال بعد به‌صورت یک کامپیوتر مجهز به کیس و با نام Pavilion PC معرفی شد. برند پاویلیون در سال‌های بعد در بسیاری از محصولات این شرکت استفاده شد.

تمرکز اچ‌پی بر محصولاتی همچون پرینتر، کامپیوترهای شخصی، فناوری‌های نورپردازی و پردازش، باعث شد تا آنها بخش قدیمی خود را در حوزه‌ی ابزارهای اندازه‌گیری از شرکت جدا کنند. این بخش در سال ۱۹۹۹ و تحت عنوان Agilent Technologies از اچ‌پی جدا شد.

اچ پی / HP

یکی از اولین ماشین‌حساب‌های مهندسی اچ‌پی

سال‌های اخیر و وضعیت کنونی برند اچ‌پی

نزدیک به دو دهه از قرن ۲۱ گذشته و اچ‌پی در این سال‌ها فراز و فرودهای متعددی را مشاهده کرده است. آنها با شروع قرن ۲۱ با برنامه‌ای جدی وارد حوزه‌ی نانوتکنولوژی شدند. تیم‌های بزرگی از شیمی‌دان‌ها، فیزیک‌دان‌ها، مهندسان و دانشمندان علوم کامپیوتر برای به‌کارگیری فناوری‌های مولکولی و نانو در صنعت کامپیوتر، در این شرکت گردهم آمدند.

یکی از دستاوردهای این تیم تحقیقاتی،‌ چگال‌ترین حافظه‌ی الکترونیکی تا آن زمان بود. این دستاورد، یک حافظه‌ی ۶۴ بیتی بود که با استفاده از سوئیچ‌‌های مولکولی کار می‌کرد. ابعاد این حافظه به‌قدری کوچک بود که بیش از ۱۰۰۰ عدد از آن در سر تار موی انسان قابل پیاده‌سازی بودند. اتفاق مهم دیگر در شروع این قرن، ادغام دو شرکت بزرگ اچ‌پی و Compaq بود که در سال ۲۰۰۲ انجام شد. این شرکت جدید بیش از یک میلیارد کاربر داشت و در ۱۶۲ کشور جهان فعالیت می‌کرد. نماد سهام شرکت نیز برای نشان دادن این ادغام به HPQ تغییر کرد.

اچ پی / HP

مرکز تحقیق و توسعه‌ی اچ‌پی در فرانسه

تمرکز جدی اچ‌پی روی خدمات سرورها و مراکز داده در دهه‌ی ۲۰۰۰ نیز ادامه داشت. آنها دستاوردهای متعددی از جمله ماژول‌های بلید سرور HP Proliant معرفی شدند که انعطاف‌پذیری، مقیاس‌پذیری و کاهش فضا در طراحی سرور را به‌همراه داشتند و تا سال ۲۰۰۵، بیش از ۱۰ میلیون عدد از آنها فروخته شد. Blade System فناوری بعدی در این زمینه بود که بیش از پیش،‌ فرآیند پیاده‌سازی سرورها و پایگاه‌های داده را آسان می‌کرد. برای اجرای هرچه بهتر ساختارهای سروری، اچ‌پی محصولات دیگری همچون سیستم‌های هوشمند خنک‌سازی را نیز معرفی کرد تا سبد کاملی از خدمات و محصولات را در بخش سرور ارائه دهند.

دهه‌ی ۲۰۰۰ علاوه‌ بر معرفی محصولات و فناوری‌های جدید، با خرید و ادغام شرکت‌های متعدد با اچ‌پی نیز همراه بود. آنها علاوه‌ بر کامپک، شرکت‌های متعددی همچون Snapfis در حوزه‌ی خدمات عکس آنلاین، Scitex visionدر حوزه‌ی پرینترهای عریض و فوق عریض، Mercury در حوزه‌ی نرم‌افزارهای مخصوص کسب‌وکار، EDS در حوزه‌ی خدمات فناوری، 3Com در حوزه‌ی سوئیچ‌های مخصوص شبکه، 3PAR در حوزه‌ی خدمات ذخیره‌سازی و ArcSight و Fortify در حوزه‌ی امنیت را خریداری کردند.

HP

ماژول حرفه‌ای سرور Blade System

در آن سال‌ها محصولات مخصوص مصرف‌کننده نیز با سرعت و دقت بالایی توسط اچ‌پی به بازار عرضه می‌شدند. یکی از این محصولات به‌یادماندنی، کامپیوتر All in one این شرکت با نام TouchSmart PC بود که در سال ۲۰۰۷ معرفی شد. برند Voodoo دو سال بعد توسط اچ‌پی خریداری شد تا محصولات این شرکت در بازار لپ‌تاپ‌ها با طراحی و کیفیت بالاتری عرضه شوند. از همان سال، برند Envy به‌‌عنوان یکی از خطوط تولید لپ‌تاپ اچ‌پی معرفی شد.

با شروع دهه‌ی ۲۰۱۰، فعالیت اچ‌پی در تمامی زمینه‌ها از خدمات و محصولات سرور تا محصولات مخصوص مصرفت‌کننده، وارد فاز جدید و حرفه‌ای‌تری شد. آنها اولین نمونه‌های از خدمات و محصولات سرورهای نسل جدید را با تمرکز بر کمترین آسیب به محیط زیست در سال ۲۰۱۱ معرفی کردند. قدم بزرگ بعدی، معرفی اولین ماوس کاملا بی‌سیم بود که بدون نیاز به دانگل بلوتوث و از طریق وای‌فای به لپ‌تاپ متصل می‌شد.

کوچکترین پرینتر چندکاره جهان

کوچکترین پرنتر چندکاره‌ی جهان از آخرین محصولات اچ‌پی

یکی از آخرین محصولات اچ‌پی در صنعت سرور و مراکز داده، سرورهای Moonshot هستند. این خانواده، اولین سرورهای با مصرف انرژی پایین و مجهز به پردازنده‌های کم‌مصرف موبایلی هستند. این محصولات تا ۸۹ درصد در مصرف انرژی، ۸۰ درصد در اشغال فضا و ۷۷ درصد در هزینه بهتر از سرورهای سنتی هستند. از دیگر نوآوری‌های این شرکت آمریکایی در سال‌های اخیر، معرفی سرویس Instant ink برای پرینترها است که سفارش جوهر را به‌ صورت اتوماتیک و توسط خود پرینتر به شرکت اعلام می‌کند.

اچ‌پی در این سال‌ها در حوزه‌ی نرم‌افزار نیز فعالیت‌هایی جدی داشته است. آنها در سال ۲۰۱۳ راهکار پشتیبان‌گیر هوشمند خود را با نام Data Protector معرفی کردند که فرآیند سنتی پشتیبان‌گیری از اطلاعات را کنار زده و آن را به‌صورت کاملا اتوماتیک با تمرکز بر بهینه‌سازی مصرف حافظه انجام می‌دهد. 

اچ پی / HP

لوگوی Hewlett Packard Enterprise

این برند در سال‌های اخیر همواره با فناوری‌های روز کامپیوتری نیز هم‌گام بوده است. آنها در سال ۲۰۱۴، محصول خود را به نام sprout pc معرفی کردند که خانواده‌ای جدید از کامپیوترهای شخصی اچ‌پی با قابلیت‌های متنوع در زمینه‌ی واقعیت ترکیبی است. این کامپیوتر علاوه‌ بر تجهیزات معمول همه‌ی کامپیوترهای شخصی، مجهز به اسکنر سه‌بعدی نیز هست که اجسام را به مدل‌های سه‌بعدی در کامپیوتر تبدیل می‌کند.

سرانجام در سال ۲۰۱۴، تصمیم سرنوشت‌ساز اچ‌پی مبنی بر جدا کردن فعالیت‌ها و تشکیل دو شرکت خصوصی، نهایی شد. آنها در این تصمیم شرکت Hewlett Packard Enterprise را برای ارائه‌ی خدمات جاری، زیرساخت، نرم‌افزار و خدمات سمت سرور تأسیس کرده و HP Inc را نیز با حفظ لوگوی اصلی به‌عنوان شرکت محصولات سمت کاربر مانند کامپیوتر و پرینتر معرفی کردند.

اچ پی اسپکتر فولیو / HP Spectre Folio

اچ‌پی اسپکتر فولیو، یکی از آخرین محصولات برند HP

HPE در حال حاضر تحت مدیریت پاتریشیا روسو فعالیت می‌کند و در فهرست فورچن ۵۰۰ قرار دارد. آخرین آمارها درآمد این شرکت در سال ۲۰۱۷ را ۲۸.۸۷ میلیارد دلار اعلام کردند. مدیرعامل این شرکت نیز آنتونیو نری است. HP نیز تحت مدیریت چیپ برگ و مدیرعاملی دایان وایزلر فعالیت می کند. طبق آخرین آمار درآمد این شرکت نیز در سال ۲۰۱۷ حدود ۵۲ میلیارد دلار اعلام شده است. در حال حاضر برند HP در فهرست برترین برندهای فوربز در رتبه‌ی ۵۰ قرار دارد.

از محصولات شاخصی که در یکی دو سال اخیر از برند اچ‌پی در بخش مصرف‌کننده معرفی شده است، می‌توان به لپ‌تاپ‌های فوق حرفه‌ای سری اسپکتر، سری اومن، نمایشگرهای ایلایت دیزپلی و سری‌های جدید سری Envy از لپ‌تاپ‌ها اشاره کرد. 

Published in فناوری

با پیدایش ارز‌های دیجیتال و فراگیرتر‌شدن آن شرکت‌های فعال در این زمینه روز به روز محصولات و سرویس‌های بیشتری را برای جذب سرمایه‌گذاران معرفی می‌کنند.

کوین‌بیس یکی از صرافی‌هایی است که در زمینه‌ی ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کند. این شرکت به‌تازگی ویژگی جدیدی را برای سرمایه‌گذاران در این بخش معرفی کرد. این ویژگی به کاربران اجازه می‌دهد که سبدی از ۵ ارز دیجیتال (بیت‌کوین، بیت‌کوین‌کش ،اتریوم، اتریوم‌کلاسیک و لایت‌کوین) را خریداری کنند. این قابلیت بیشتر برای سرمایه‌گذاران جدید و مبتدی است درواقع کسانی که در خرید ارز های دیجیتال مردد هستند، می‌توانند سبدی از این ارز‌ها که قیمت آنها از ۲۵ دلار شروع می شود، خریداری کنند.

این اقدام آخرین تلاش شرکت کوین بیس برای افزایش کاربران خود بود. گرچه درحال‌حاضر این شرکت تعداد محدودی از ارز‌های دیجیتال را ارائه می‌دهد اما در هفته گذشته اعلام کرد که قصد دارد سیاست‌های خود را در این زمینه تغییر داده و پیشنهاد‌های بیشتری در دارایی‌های دیجیتال ارائه دهد.

با این تغییر، سرمایه‌گذاران انتخاب‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری در این بازار دارند. در حال حاضر شرکت‌های دیگری نیز که ارزش آنها به ۸ میلیارد دلار می‌رسد سرویس‌های مشابه برای سرمایه‌گذاران خود درنظر‌گرفته‌اند که آنها را در معرض طیف وسیعی از دارایی‌های دیجیتال قرار می دهد. این تغییرات موجب ایجاد اکوسیستم و پایگاهی برای کسانی می‌شود که می‌خواهند در این زمینه فعالیت کنند. با توجه به این اقدام‌ها کوین بیس باید فعالیت خود را در این فضای رقابتی بیشتر کند زیرا با اینکه تلاش‌های زیادی در این راستا انجام داده اما هنوز رتبه‌ی ۱۴ را در زمینه تبادل ار‌ز‌های دیجیتال دارد.

 آخرین اقدام این شرکت می‌تواند موجب ایجاد توانایی رقابت با بزرگترین شرکت‌های فعال در این صنعت شود. کوین‌بیس با جذب کاربران بیشتر به اکوسیستم، می‌تواند بازار خود را با ارائه محصولات بیشتر گسترش داده و در عین حال نیز سرمایه‌گذاران بیشتری را جذب‌کند.

Published in فناوری

جدول قیمت‌‌ نسخه‌های مختلف هواوی میت ۲۰ و هواوی میت ۲۰ پرو به‌صورت غیر رسمی و از طریق یک منبع ناشناس فاش شد. 

تاکنون خبرهای غیر رسمی و فاش‌شده بسیاری در مورد هواوی میت ۲۰ و هواوی میت ۲۰ پرو منتشر‌ شده است. در بین انبوه خبرهای فاش‌شده، جای یک خبر همیشه خالی بود.تاکنون هیچگونه خبری در مورد قیمت نسخه‌های مختلف این دو گوشی هوشمند منتشر نشده است.

ولی ظاهرا یادداشت ارسال‌شده از طرف یک منبع ناشناس به PhoneArena، وضعیت را کمی تغییر داده است و اطلاعات مربوط به قیمت‌گذاری میت ۲۰ و میت ۲۰ پرو هواوی دیگر در هاله‌ای از ابهام قرار ندارد. 

هواوی میت 20

لازم است قبل از طرح موضوع قیمت‌ها، نکته‌ی مهمی را در نظر داشته باشید. قیمت‌های مورد نظر، قیمت پیشنهادی توزیع‌کنندگان سخت‌افزاری به خرده‌فروشی‌ها است. به‌همین دلیل، معمولا در نهایت مصرف‌کنندگان می‌توانند محصول را با قیمتی بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار بیشتر از بازار تهیه کنند. یکی از نکات جالبی که در مورد جدول قیمت‌ها وجود دارد این است که قیمت‌ها برحسب فرانک سوئیس برای PhoneArena ارسال شده‌اند. قیمت پایه‌ی Huawei Mate 20، از ۸۰۵ دلار برابر با 799 فرانک سوئیس آغاز می‌شود. این بدین معنی است که مصرف‌کنندگان باید انتظار داشته باشند تا این نسخه‌ی میت ۲۰  را با قیمتی در حدود ۸۵۰ تا ۹۰۰ دلار از بازار خریداری کنند. با نگاهی به جدول قیمت‌ها متوجه می‌شوید که برچسب قیمت مربوط به میت ۲۰ هواوی با ظرفیت حافظه‌ی داخلی ۱۲۸ گیگابایت است. متاسفانه، ظرفیت حافظه‌ی رم این گوشی هوشمند مشخص نشده است. البته با توجه به نسخه‌های قبلی گوشی‌های هوشمندHuawei، احتمال آن می‌رود که این مدل، ظرفیت حافظه‌ی رم ۴ گیگابایتی داشته باشد. در هر صورت، انتظار می‌رود هواوی میت ۲۰ در رنگ‌های مشکی، آبی و شفقی به بازار عرضه شود.

هواوی میت 20

با توجه به اطلاعات فاش‌شده، قیمت پایه‌ی Mate 20 Pro هواوی نیز از ۱۰۱۰ دلار برابر با ۹۹۹ فرانک سوئیس آغاز می‌شود. این بدین معنی است که مصرف‌کنندگان می‌توانند میت ۲۰ پرو را با شروع قیمت ۱۱۰۰ دلار خریداری کنند. این نسخه‌ نیز همانند مدل معمولی، از ظرفیت حافظه‌ی ۱۲۸ گیگابایتی بهره می‌برد. البته انتظار می‌رود که میت ۲۰ پرو با حافظه‌ی رم ۶ گیگابایتی و در رنگ‌های مشکی، آبی و شفقی به بازار عرضه شود. 

برای مشخص‌شدن صحت و سقم اعداد و ارقام باید تا ۱۶ اکتبر برابر با ۲۴ مهرماه منتظر بمانیم تا همه‌چیز روشن شود.پیشتر گفته شدکه میت ۲۰ هواوی ۲۴ مهرماه در لندن رونمایی می‌شود.

Published in فناوری

جایی شبیه به بهشت و دست‌نخورده‌ترین جنگل دنیا! اینها تعابیری هستند که اعضای یک گروه کاوش درمورد ناحیه‌ی جنگلی شناسایی‌شده با گوگل ارث به‌کار برده‌اند. این جنگل کجاست؟

درسال ۲۰۱۸ در دنیا چه مکان کشف نشده‌ای روی کره‌ی زمین می‌تواند وجود داشته باشد؟ این که امروزه دانشمندان جنگل‌ دست‌نخورده‌ای را برای مطالعه پیدا کنند، بسیار بعید به نظر می‌رسد، جایی که با بولدوزر به جان آن نیافتاده باشند و برای به‌دست آوردن مواد معدنی باارزش و الوار، متر به متر آن را بهره‌برداری نکرده باشند. اما در کمال شگفتی یک پژوهشگر ولزی به نام جولیان بیلیس در بهار سال جاری سرپرستی تیمی ۲۸ نفره متشکل از دانشمندان با حوزه‌های تخصصی مختلف به‌همراه کارشناسان لجستیکی، صخره‌نوردها و فیلم‌برداران را بر عهده گرفت تا به مطالعه‌ و مستند‌سازی یک جنگل بکر در بالای کوهی در کشور موزامبیک بپردازد.

داستان ماجراجویی در کوه لیکو (Lico) به ۶ سال پیش بر‌می‌گردد، زمانی که جولیان بیلیس، دانشمند طرفدار حفظ منابع طبیعی و پروانه‌شناس، با استفاده از گوگل ارث  به‌صورت اتفاقی جنگلی را در بالای یک کوه در موزابیک شناسایی کرد. این اولین باری نبود که جولیان بیلیس چنین جنگلی را در آفریقا کشف می‌کرد، در واقع او ۱۵ سال است که برای کشف جنگل‌های واقع‌شده در ارتفاعات بالا در قاره‌ی آفریقا از ابزار گوگل ارث استفاده می‌کند.

در ماه فوریه‌ی سال ۲۰۱۷ میلادی [اواسط زمستان ۱۳۹۶] بیلیس یک پهباد را به پایین این صخره‌ی ۱۳۰ متری (یا به اصطلاح تک‌صخره) منتقل کرد تا مطمئن شود که در بالای آن یک جنگل وجود دارد. این کار برای جولیان بیلیس اصلا راحت نبود. زمین‌های اطراف کوه لیکو را مزارع کوچک متعلق به کشاورزان مانند مزارع چای، درخت‌های اکالیپتوس و زمین‌های جنگلی فرا گرفته است. در آن جا هیچ نوع جاده‌ی صاف و هیچ هتلی وجود ندارد. برای رسیدن به صخره‌ی لیکو باید از رودهای پرآب عبور کرد و کیلومترها در پوشش‌های گیاهی و جنگلی انبوه پیاده طی کرد.

با این که افراد محلی از منابع طبیعی موجود در زمین‌ها و جنگل‌های اطراف کوه لیکو بهره‌برداری می‌کنند، اما وجود دیواره‌های بلند و پر‌شیب این تک‌صخره باعث شده تا رسیدن به زمین بالای آن برای انسان‌ها تقریبا غیرممکن شود و در نتیجه جنگل بالای صخره کاملا دست‌نخورده باشد. با این حال دانشمندان بعدها متوجه شدند که حداقل یک بار انسان‌ها در آن‌جا بوده‌اند.

اکتشاف کوه لیکو موزامبیک گوگل ارث

برای بیلیس و تیم تحت سرپرستی او کشف کوه لیکو یک فرصت استثنایی برای مستند‌سازی سیاره‌ی زمین و آب‌و‌هوای در حال تغییر آن قرار داد. جنگل واقع در بالای کوه، آن طور که یکی از اعضای گروه اکتشاف بعد‌ها نوشت، یک کپسول زمانی است. مستند‌سازی کوه لیکو راه را برای برنامه‌ریزی به‌منظور حفظ منابع طبیعی موزابیک هموار می‌کند. بیلیس معتقد است کشف و مستند‌سازی جنگل لیکو بخشی از یک برنامه‌ی حفاظت منابع طبیعی کوه‌های شمال موزابیک خواهد بود.

ماتی‌مله (Matimele)، سرپرست موزابیکی گروه نیز معتقد است که کشف گونه‌های جدید و  تنظیم شناسنامه‌ی این کوه می‌تواند به درک کامل‌تری از تنوع بیولوژیکی در موزابیک منجر شود. ماتی‌مله اضافه می‌کند که تلاش‌ها برای حفظ منابع طبیعی اطراف کوه لیکو می‌تواند در آینده به جوامع محلی که برای امرار معاش و تهیه غذای خود به جنگل‌های این منطقه وابسته هستند و در درازمدت از پدیده‌ی جنگل‌زدایی آسیب خواهند دید کمک کند. او می‌گوید:

این کار به ما برای تعیین استراتژی نحوه‌ی استفاده از منابع زمین کمک کند.

 بیلیس، ماتی‌مله و یک «گروه رویایی» از دانشمندان به‌مدت دو هفته در ماه مه، در کوه‌های موزامبیک دور هم جمع شدند. آن‌ها سه کمپ برپا کردند:

  • یک کمپ اصلی در پای کوه
  • کمپ ماهواره‌ای در بالای کوه
  • و یک کمپ دیگر در یک کوه مجاور به نام کوه سوکون، جایی که جنگل‌های بارانی با نرخ هشدار‌دهنده‌ای توسط کشاورزان از بین می‌روند.

لیکو گوگل ارث افریقا

در این ماجراجویی دو نفر از بهترین صخره‌نورد‌های دنیا نیز حضور داشتند و در طول پرواز به دانشمندان یاد دادند که چگونه از دیواره‌ی تک‌صخره بالا بروند. در این تیم رویایی سه دانشمند موزامبیکی برای مستند‌سازی حیات‌وحش و پوشش گیاهی لیکو نیز حضور داشتند، همچنین یک آشپز، پزشک و کارشناسانی از هر رشته، از تاریخ‌گذاری کربنی گرفته تا کارشناسان پستانداران کوچک حضور داشتند، و البته یک متخصص پروانه با ۸۴ سال سن آنها را همراهی می‌کرد.

اندرو رایت و سونر کرت از پایگاه خبری ورج با اعضای این تیم گفتگو کرده‌اند؛ در ادامه‌ی این گزارش به نقل قول‌های این دو خبرنگار و بخش‌هایی از مصاحبه‌ها خواهیم پرداخت:

ما با ۲۳ نفر از اعضای گروه در مورد این سفر پرماجرا مصاحبه کردیم. طبق گفته‌ی همه‌ی آن‌ها این سفر یک تجربه‌ی تکرار‌نشدنی در زندگی آن‌ها بود. به‌منظور شفافیت بیشتر، مصاحبه‌های انجام گرفته ادیت و خلاصه شده‌اند.

پیدا کردن لیکو

جولیان بیلیس؛ متخصص مناطق حفاظت‌شده و تنوع بیولوژيکی، استاد تمام دانشگاه آکسفورد بروکس می‌گوید:

من به‌صورت سیستماتیک در حال بررسی مناطق شمالی موزامبیک با استفاده از عکس‌های ماهواره‌ای گوگل ارث بودم که به ناحیه‌ای که به منطقه‌ی کوهستانی که در آن کوه سوکون قرار داشت، رسیدم. کوه سوکون در بین کوه‌های مابو و نامولی (دو کوه مجاور واقع در این منطقه) قرار دارد. در عکس‌های ماهواره‌ای درست در پایین آن‌ها یک کوه شبیه دهانه‌ی آتش‌فشان دیدم که مرکز آن گرد و تیره بود. من با خودم فکر کردم که خدای من این جا باید یک جنگل باشد. روی نقشه زوم کردم و به جزئیات نگاه کردم. من می‌توانستم ببینم که زمین‌های اطراف این کوه تحت کشت قرار داشتند و به‌صورت شدید بهره‌برداری شده بودند و جاده‌های خاکی و چیزهای دیگری وجود داشت. اما پایه و بالای کوه کاملا دست‌نخورده و سبز تیره بود و شواهدی از دخالت‌های انسانی دیده نمی‌شد.

من بیشتر بر دهانه‌ی کوه زوم کردم و دیواره‌های آن را دیدم که از گرانیت صاف ساخته شده بود. این کوه یک تک‌صخره بود. دیواره‌های آن شیب‌دار و صاف بودند که کوه را تبدیل به چیزی شبیه دژ کرده بود. در این جا بود که هیجان‌زده شدم، چون اگر شما نتوانید به بالای این تک‌صخره بروید بنابراین جنگل‌ آن کاملا دست‌نخورده، بی‌نظیر و بسیار کمیاب خواهد بود. من به مکانی نگاه می‌کردم که در طول تاریخ انسانی در آن‌جا پا نگذاشته بود، یا حداقل یکبار انسان‌های کمی در آنجا حضور داشته‌اند.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

جاناتان تیمبرلیک؛ گیاه‌شناس مستقل توضیح می‌دهد:

من در گوگل ارث به این منطقه نگاه کردم و فهمیدم که شرایط بسیار بسیار غیر‌عادی دارد. پوشش گیاهی در بالای کوه بسیار پر‌پشت بود، در واقع به‌نوعی شبیه جنگل بود. شما با استفاده از عکس‌های ماهواره‌ای هیچ‌وقت نمی‌توانید مطمئن شوید که چنین جایی دارای پوشش گیاهی بسیار ضخیم و پرپشت است یا این که یک جنگل واقعی است، اما در هر صورت بسیار جالب بود.

گرد‌آوری تیم

بیلیس به‌عنوان یک اکتشاف‌گر باتجربه می‌دانست که انجام چنین اکتشاف پیچیده‌ای به چیزهایی بیشتر از ماشین‌های جیپ، چادر و نیروی اراده نیاز دارد. برنامه‌ی او این بود که به یک جنگل کاملا ناشناخته در بالای یک صخره‌ی عمودی ۱۳۰ متری با ارتفاعی دو برابر ارتفاع برج پیزا قدم بگذارد. ماتی‌مله؛ محیط‌بان، مسئول موزه ملی گیاهان خشک در موزامبیک می‌گوید:

من با جولیان بیلیس ۱۰ سال پیش و در جریان یک سفر اکتشافی آشنا شدم. ما در سال ۲۰۰۸ برای مطالعه‌ی کوه مابو در یک تیم حضور داشتیم. از آن زمان تا کنون همواره با او در ارتباط بودم و در چند سفر اکتشافی دیگر او را همراهی کرده‌ام. وقتی او خبر وجود چنین جنگلی را به من داد بسیار هیجان‌زده شدم. بعد از گرفتن مختصات کوه لیکو از بیلیس، این شانس را پیدا کردم تا در گوگل ارث عکس‌های جنگل را بررسی کنم. وقتی عکس‌ها را نگاه می‌کردم با خود گفتم : «واوو، چه گنجینه‌ای، شگفت‌انگیز است».

مایک برویین؛ کارشناس لجستیک و رابط افراد محلی:

جولیان مدت‌ها بود که در مورد این کوه صحبت می‌کرد، البته تا حدی به‌صورت مخفیانه، چون شما نمی‌توانید مختصات دقیق چنین مکانی را فاش کنید. اما او به من گفت: « نگاه کن، من جنگلی پیدا کرده‌‌ام که تا حالا کسی آن‌جا نرفته است. من می‌خواهم به آن‌جا بروم. می‌خواهم یک گروه رویایی از دانشمندان را گرد هم بیاورم».

سایمون ویلکاک مدرس جغرافیای زیست‌محیطی، دانشگاه بانگور:

جولیان یک ایمیل به من فرستاد و از من پرسید آیا می‌خواهم او را همراهی کنم. من خیلی هیجان‌زده شده بودم. اما یک فرد آکادمیک نمی‌تواند برای کارهای اکتشافی خیلی هیجان‌زده شود. چون شما باید درخواست حمایت مالی از دانشگاه کنید و تنها در ۱۰ درصد موارد با درخواست شما موافقت می‌شود.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

جولیان بیلیس: من می‌دانستم که به یک صخره‌نورد حرفه‌ای احتیاج دارم به‌همین دلیل با خودم فکر کردم «خب، بهترین صخره‌نوردی که می‌شناسم کیست؟» واضح بود که جولز لاینز بهترین صخره‌نوردی بود که می‌شناختم. با او تماس گرفتم و سپس با هم به بررسی تصاویر گرفته شده از پهباد پرداختیم تا نحوه‌ی بالا رفتن از صخره را ارزیابی کنیم.

مت کوپر آشپز گروه: من در سال ۲۰۰۹ در آفریقا بودم و به‌عنوان آشپز در یک کمپ در دریاچه مالاوی کار می‌کردم. جولیان بیلیس هم در آن نواحی حضور داشت. با او آشنا شدم و با هم صمیمی شدیم. او از ماجراجویی‌هایش در کوه مابو تعریف می‌کرد. یک روز جولیان به من گفت: «می‌دانی، شاید یک روز دوباره گذر ما به همدیگر افتاد».

ونسا موآنگا؛ زیست‌شناس دریایی، موزه‌ی تاریخ طبیعی ماپوتو:من کارآموز موزه‌ی تاریخ‌طبیعی در موزامبیک هستم. وقتی شما می‌خواهید در کشور موزامبیک کار تحقیقاتی و اکتشافی انجام دهید بسیار مهم است که دانشمندان محلی نیز در کنار شما باشند. ما در گروه خود چهار کارشناس و دانشمند موزامبیکی داشتیم.

جف باربی (Jeff Barbee)؛ ژورنالیست و کارگردان فیلم Earth Aliance: بسیار کم پیش می‌آید که شانس حضور در یک گروه اکتشافی را پیدا کنید که تک‌تک افراد آن از بهترین‌های رشته‌ی تخصصی خود باشند. نه‌تنها افرادی که در زمینه‌ی مهارتی خود بهترین هستند، بلکه افرادی که روحیه‌ی همکاری دارند و با یکدیگر مهربان هستند، افرادی که باعث می‌شوند خستگی سفرهای ماجراجویانه کم‌تر شود و روحیه‌ی گروه بالاتر رود.

بیلیس درمورد تیم خود همچین توضیح می‌دهد:

تیمی که من برای این اکتشاف انتخاب کردم در واقع نهایت استفاده از ۳۰ سال تجربه‌ی من در انجام کارهای اکتشافی بوده است. تیمی که من گرد‌آوری کردم بهترین‌ها در دنیا هستند. آن‌ها بهترین در رشته‌ي تخصصی خود هستند. در بین آن‌ها بهترین صخره‌نوردها حضور دارد. در بین آن‌ها افرادی حضور دارند که در کار سازمان‌دهی، نظارت و انجام کارهای لجیستکی در این وسعت و با این طبیعت در دنیا بهترین هستند.

آمادگی برای صعود

گرد آوردن ۲۸ نفر از سراسر دنیا و آماده کردن آن‌ها برای فرستادن به سه کمپ در موازمبیک (کمپ اولیه، کمپی در بالای کوه لیکو و کمپی در کوه سوکون) به حجم بسیار زیادی برنامه‌ریزی نیاز دارد. همچنین همراه کردن کارشناسان، از جمله دانشمندان و سازمان‌دهندگان موزامبیکی، برای شروع به کار پروژه‌ بسیار ضروری بود.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

رولاند وان‌ده‌ون؛ پزشک گروه، مدیر فنی بنیاد ایدز کودکان در تانزانیا: قبل از اعزام به سفر چند شب نخوابیده بودم. من همه‌ چیز را یکبار، دوبار و سه بار چک کردم. همه چیز را چند بار چک کردم تا مطمئن شوم که از همه چیز به اندازه‌ی کافی دارم. سپس به تمام اتفاقاتی که ممکن بود بیافتد فکر کردم، چون که شما در سفر به یک جنگل ناشناخته نمی‌دانید که چه حوادثی ممکن است اتفاق بیافتد. شما اعضای گروه را نمی‌شناسید و از پیش‌زمینه‌ی پزشکی آن‌ها آگاهی ندارید. شاید برخی از آن‌ها بیماری‌هایی دارند که شما از آن‌ها آگاه نیستید، شاید کسی دیابت یا شرایط خاص قلبی دارد. این جور چیزها فکر شما به‌عنوان یک پزشک را مشغول می‌کند.

آرا مونادجم؛ پستاندار شناس، دانشگاه سوآزیلند: برای این سفر اکتشافی دو هفته‌ای دقیقا دو دست لباس با خودم بردم. بقیه‌ی لوازم من همگی ابزارهای علمی بودند. برای مثال برای گرفتن خفاش‌ها با خودم تور برده بودم، همین طور کیف‌های مخصوص برای حمل خفاش‌ها داشتم. همچنین چندین ابزار برای اندازه‌گیری و وزن کردن حیوانات مختلف با خودم برده بودم.

کوپر: جولیان نتوانست برای من حمایت مالی فراهم کند. او تصمیم گرفت هزینه‌ی بلیط‌های پرواز من را از جیب خود بپردازد. من واقعا قبل از سفر وقت کافی برای برنامه‌ریزی نداشتم.

بیلیس در این مورد می‌گوید:

شباهت بسیار زیادی بین کاری که ما انجام می‌دهیم با کاری که کاشفان بزرگ در ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال پیش انجام می‌دادند وجود دارد. ما الآن هم از روش‌های جابه‌جایی مختلفی مانند هواپیما، خودروها و دوچرخه استفاده می‌کنیم. اما قسمت اصلی سفر ما با پای پیاده انجام می‌شود. ما از این روش‌های جابه‌جایی استفاده می‌کنیم تا وقتی که به انتهای جاده می‌رسیم که عموما یک روستا یا جایی شبیه آن است. از آن جا به بعد دیگر نمی‌توان از خودرو یا موتور استفاده کرد. شما در این جا باید هماهنگی‌های نهایی را با راهنماها و باربرها انجام دهید و بعد از دعای خیر رئیس آن روستا یا قبیله به سوی جنگل یا هر جای دیگری که قصد اکتشاف آن را دارید حرکت می‌کنید.

مونادجم: من در سوئیس زندگی می‌کنم و از آنجا به ژوهانسبورگ پرواز کردم و از ژوهانسبورگ به نامپولا آمدم. سپس همه‌ی ما در خودروهای دودیفرانسیل جا گرفتیم و سفر زمینی ما از آن جا شروع شد. به‌صورت دقیق یادم نیست که چند ساعت در راه بودیم اما احساس می‌کردم که انگار این سفر زمینی پر از دست‌‌انداز و خسته‌کننده هیچ‌وقت تمام نخواهد شد. در نهایت به سایت از پیش تعیین‌شده در انتهای جاده‌ی گل‌آلود رسیدیم. شاید ساعت ۹ شب بود. من از ساعت ۴ صبح بیدار بودم و برای رسیدن به مکان استراحت لحظه‌شماری می‌کردم؛ اما آنجا به ما گفتند که باید نیم‌ ساعت پییاده‌روی کنیم تا به مقر اصلی برسیم، آن‌ هم در حالی که قسمتی از کیف‌ها و کوله‌های سنگین را خودمان حمل می‌کردیم.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

موآنگا: تعداد افراد گروه بسیار زیاد بود و همه‌ی آن‌ها به زبان‌هایی مختلفی صحبت می‌کردند. ارتباط برقرار کردن و فهمیدن منظور دیگران بسیار پیچیده بود. من نمی‌توانستم به‌درستی سخنان آن‌ها را بفهمم؛ چون بسیار سریع حرف می‌زدند. در واقع در دو روز اول اصلا حرف‌های همدیگر‌ را درست متوجه نمی‌شدیم. اما در روزهای بعد اوضاع کمی بهتر شد. آن‌ها افراد مهربانی بودند و طوری رفتار می‌کردند که بقیه احساس راحتی کنند. ما هم طوری رفتار می‌کردیم که آن‌ها احساس راحتی کنند. افراد محلی به زبان خود من صحبت می‌کردند بنابراین من وظیفه‌ی مترجمی را بر عهده گرفته بودم و این کار باعث شد با دیگر اعضای گروه صمیمی‌تر شوم.

برویین: من باید مذاکرات زیادی انجام می‌دادم، باربرها و کارگران زیادی استخدام می‌کردم، وسایل آشپزی تهیه می‌کردم و کارهای این چنینی. شما باید مدام با همه افراد، چه افراد محلی چه هم‌نوردان خود حرف بزنید و در تعامل باشید. افراد گروه باید از فرودگاه به سایت‌ها می‌آمدند یا از یک سایت به سایت دیگر می‌رفتند بنابراین مدام رانندگی می‌کردم و با دیگر راننده‌ها هماهنگ می‌کردم. چادرهای زیادی باید برپا می‌شد و تجهیزات داخل چادرها برای اقامت دانشمندان فراهم می‌شد. همیشه باید آتش کنار چادرها روشن می‌ماند. در کل کارهای کلی کمپ بسیار زیاد بود.

باربی: افراد محلی مانند نگهبانان این محیط‌زیست شگفت‌انگیز هستند. ما می‌بینیم که امرار معاش افراد محلی برای مدت‌های طولانی حول این جنگل‌ها شکل گرفته است. آن‌ها علاقه‌ی زیادی به حفظ این جنگل‌ها دارند؛ چون برای مثال هیزم خود را آن‌ها تامین می‌کنند، همین‌طور در بعضی موارد غذا و داروهای خود را از آن استخراج می‌کنند و حتی از آن به‌عنوان پناه‌گاه استفاده می‌کنند. افراد محلی در زمان درگیری‌ها برای پنهان شدن از جنگل‌های انبوه استفاده می‌کنند.

اما امروزه در بسیاری از قسمت‌های آفریقا این افراد محلی هستند که در نهایت تصمیم می‌گیرند این درختان قدیمی را به خاطر الوار گران‌بهای آن‌ها از بین ببرند. آن‌ها اغلب با همکاری شرکت‌هایی از کشورهای دیگر مانند پرتغال و چین این کار را انجام می‌دهند. آن‌ها به افراد پول می‌دهند تا درختان را قطع کنند تا بتوانند الوارهای آن‌ها را بفروشند.

جوآنا آسبورن، گیاه‌شناس باغ‌های گیاه‌شناسی کیو (Kew) لندن توضیح می‌دهد:

ما یک فرد محلی را با خود بردیم، یک شخص بسیار مهربان. یکی از دست‌های او معلول بود با این با دست دیگر خود می‌توانست راه ما از بین گیاهان انبوه را با یک قمه‌ باز کند و به ما در حمل کوله‌هایمان کمک کند. او ما را در داخل جنگل‌های انبوه پیش می‌برد و ما هم دائما از او سوالاتی در مورد جنگل و حیوانات آن می‌پرسیدم. ما اطلاعات جالبی از او به‌دست آوردیم، برای مثال افراد بومی از پوست تنه‌ی یک نوع درخت برای درست کردن ظرف حمل برنج در هنگام برداشت استفاده می‌کنند. بنابراین همان طور که می‌بینید این جنگل توسط افراد بومی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مار

برویین: افراد بومی آن منطقه ابتدا فکر می‌کردند که ما به‌دنبال  اکتشاف مواد معدنی و فلزی یا چیزهایی از این قبیل هستیم. آن‌ها چیزهایی مثل سنگ و فلز در دست می‌گرفتند و به سوی ما می‌آمدند و می‌گفتند «به این نگاه کن» ما هم می‌گفتیم «نه نه، ما به دنبال این‌ها نیستیم». در نهایت توانستیم به آن‌ها بفهمانیم که ما در حال مطالعه‌ی تنوع زیستی منطقه هستیم، یعنی کل انواع گیاهی و جانوری منطقه. اما بعد از آن، افراد محلی با حیواناتی نظیر کاملئون  به سراغ ما می‌آمدند. حتی به یاد دارم که یکی از آن‌ها یک مار پاف ادر را را روی چوب گرفته و برای ما آورده بود.

صعود به کوه لیکو

اغلب کارهای علمی شامل بالا رفتن از یک صخره‌ی تقریبا عمودی ۱۳۰ متری نیستند!

باربی: بسیاری می‌پرسند «خب چرا از یک هلیکوپتر استفاده نکردید؟». مشخص است که این افراد از میزان حمایت مالی که این روزها از کارهای تحقیقاتی و اکتشافی می‌شود خبر ندارند. استفاده از هلیکوپتر برای بزرگ‌ترین تحقیقات علمی در سراسر دنیا نیز از فهرست خارج شده است. تنها راهی که می‌توانستیم به‌صورت اقتصادی و در بازه‌ی زمانی تعیین شده به بالای کوه لیکو برسیم بالا رفتن از آن بود.

جولز لاینز صخره‌نورد حرفه‌ای درمورد صعود از این کوه توضیح می‌دهد:

من در سنگاپور و برزیل کار کرده‌ام. من در سراسر جهان به‌عنوان ناظر امنیتی در کارهایی که در آن‌ها استفاده از طناب لازم است حضور داشته‌ام، برای مثال در اسکله‌ها و سکوهای نفتی. در واقع کار من در ۲۵ سال گذشته همین بوده است. تمام زندگی من با بالا رفتن از جایی ارتباط دارد.

سال پیش جولیان مرا به خانه‌ی خود دعوت کرد و تصاویری از کوه لیکو به من نشان داد و می‌خواست بداند که آیا بالا رفتن از آن امکان‌پذیر است یانه، و اگر امکان‌پذیر است به چه امکاناتی نیاز خواهد داشت. آن زمان افکار زیادی در سر من وجود داشت. آیا سطح صخره خیس خواهد بود؟ آیا دائما باران خواهد بارید؟ و همین‌طور به این فکر می‌کردم که آیا حیوانات وحشی در بالای کوه وجود دارند یا نه؟ آیا ممکن بود توسط یک مار گزیده شوم و بمیرم؟

مونادجم: وقتی از کمپ خارج شدیم و به پایه‌ی کوه رسیدیم، آن‌جا بود که متوجه شدم بالا رفتن از کوه چقدر کار جدی و سختی خواهد بود. وقتی به بالا نگاه می‌کردیم نمی‌توانستیم بالای صخره را ببینیم. وقتی تجهیزات را به من متصل کردند، نگرانی شدیدی به من دست داد که آیا واقعا می‌توانستم از این دیواره‌ی عمودی بالا بروم یا نه. از لحاظ فیزیکی بالا رفتن از آن ممکن به نظر نمی‌رسید. در ابتدای کار و تا نصف ارتفاع صخره من به‌سختی بالا می‌رفتم به‌طوری که تمام توان خودم را از دست داده بودم، چون از تکنیک صحیح استفاده نمی‌کردم. در واقع تنها کاری که می‌کردم این بود که وزن خودم را با دستانم بالا می کشیدم. اما در میانه‌ی راه متوجه شدم که اگر قرار باشد همین طور ادامه بدهم هیچ‌گاه به بالای صخره نخواهم رسید. باید یاد می‌گرفتم که چگونه از ابزار به درستی استفاده کنم تا فشار کم‌تری تحمل کنم.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

در حین بالا رفتن از لیکو دستانم من به کلی نابود شدند. تا پایان سفر نمی‌توانستم از دستانم به درستی استفاده کنم. هر دو دستم به شدت تاول زده بود.

ماتی‌مله: من تا آن زمان از طناب برای بالا رفتن از کوه استفاده نکرده بودم. بنابراین این تجربه برای من بسیار هیجان‌انگیز بود. پیش از آن فقط در کیپ‌تاون افرادی را دیده بودم که برای بالا رفتن از کوه از طناب استفاده می‌کردند؛ اما خودم هیچ‌گاه چنین کاری انجام نداده بودم. بنابراین کمی احساس نگرانی می‌کردم، به خصوص وقتی که کمی بالا رفتم و به پایین نگاه کردم. شما از این که می‌بینید چقدر از زمین فاصله دارید دچار ترس می‌شوید و با خود فکر می‌کنید که اگر طناب پاره شود چه؟ اما اتفاقی نیافتاد و به سلامت صعود کردیم.

باربی: تک‌تک افرادی که می‌خواستند از صخره بالا بروند توانستند با موفقیت به بالای کوه برسند و این نشانی از میزان صبر و شکیبایی دو صخره‌نورد حرفه‌ای ما، جولیان لاینز و مایک روبرتسان بود. من آن‌ها را تماشا می‌کردم که ساعت‌ها یک موضوع را بارها و بارها توضیح می‌دادند. اگر کسی واقعا در بالا رفتن به مشکل بر‌می‌خورد آن‌ها از لاین دوم بالا می‌رفتند (دو لاین طناب برای بالا رفتن و پایین آمدن ایجاد شده بود) و به معنای واقعی کلمه در نهایت مهربانی و شکیبایی و آرامی به آن‌ها می‌گفتند که در هر لحظه کدام دست یا پای خود را چگونه حرکت دهند. آن‌ها با ما مانند مادر مهربان رفتار می‌کردند.

تیمبرلیک: من به خودم قوت قلب دادم که باید این کار را انجام بدهم، کاملا مصمم بودم که بدون تردید از صخره بالا بروم و فکر می‌کنم چند نفر دیگر هم مانند من به ترس خود غلبه کردند و فقط بر بالا رفتن از دیواره تمرکز کردند. شما باید تصمیم بگیرید که صعود کنید و فقط کار خود را انجام دهید. نباید زیاد فکر کنید، فقط تصمیم بگیرید که آن کار را انجام دهید و جلو بروید و آن‌ را انجام دهید. اما کار خیلی طاقت‌فرسایی بود.

برویین: وقتی طناب‌ها سر جای خود قرار گرفتند، جولیان لاینز می‌توانست در ۱۱ دقیقه به بالای صخره برسد، در حالی از هیچ یک از آن ابزار‌های مخصوص برای بالا رفتن را استفاده نمی‌کرد. او فقط طناب‌ها را در دست می‌گرفت و تا بالا به‌صورت عمودی می‌دوید. نگاه کردن به او واقعا شگفت‌انگیز بود. ولی من با تمام ابزارهای کمکی این کار را در ۴۰ دقیقه انجام دادم. برخی از افراد گروه یک ساعت تا دو ساعت طول می‌کشید تا به بالا برسند. به نظر من هیچ‌کس به اندازه‌ی این دو صخره‌نورد نمی‌تواند به مفهوم سوپرمن نزدیک باشد.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

منظره‌ی بالای کوه

برای کسانی که از تک‌صخره‌ی لیکو بالا رفتند، منظره‌ی بالای آن یک تجربه‌ی بی‌نظیر بود.

باربی: وقتی به بالای کوه رسیدم به یاد دارم که شدیدا نفس نفس می‌زدم. عرق کرده بودم؛ به‌نحوی که قطره‌های عرق از صورتم روی چکمه‌هایم می‌چکید. در ماه مه در قسمت جنوبی آفریقا فصل زمستان است، با این حال هوا گرم بود. در بالای کوه پروانه‌های زیادی در حال پرواز بودند. در واقع من توسط پروانه‌ها محاصره شده بودم، برخی از آن‌ها نزدیک من بودند، برخی بزرگ و برخی کوچک. من سر جایم ایستاده بودم و در حالی که نفس نفس می‌زدم توسط پروانه‌ها محاصره شده بودم. آن موقع بود که متوجه شدم در مکان نادری قدم گذاشته‌ام. شاید این جملات من چندان علمی نباشد؛ اما احساس عجیبی به من دست داده بود. با این که پیش از آن در سفرهای اکتشافی زیادی شرکت کرده بودم؛ اما وقتی وارد جنگل لیکو شدم با خودم گفتم: «واوو، این جا بسیار خاص است».

لاینز: همه چیز بسیار وهم‌انگیز بود. وقتی به اطراف نگاه می‌کردی اولین چیزی که به ذهنت می‌رسید، این بود که پروانه‌های بسیار زیادی بین درختان وجود داشت.

بیلیس می‌گوید:

در بالای کوه احساسات بسیار زیادی به من هجوم آورده بود. احساس خاص رسیدن به هدف، احساس شگفت‌انگیز ماجراجویی،‌ احساس شگفت‌انگیز هیجان‌زدگی و در کل احساس شگفتی زیاد. وقتی در جنگل راه می‌رفتید، به صدا‌ها گوش می‌کردید، به بالا به تاج درختان نگاه می‌کردید، به پایین نگاه می‌کردید و ردپای حیوانات کوچک را می‌دیدید، همه‌ی این‌ها بسیار هیجان‌انگیز بود و احساس عجیبی در شما ایجاد می‌کرد. ما با دیدن رد‌پاها، که برخی تازه و برخی کهنه بودند، فهمیدیم که پستانداران کوچک گوناگونی در این جنگل زندگی می‌کنند.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

ویلکاک: شما باید صبر می‌کردید تا آدرنالین خونتان پایین بیاید و بعد شروع به قدم زدن در جنگل می‌کردید.

آنا گلدیس؛ تکنیسین آزمایشگاه و پستاندارشناس، پارک ملی گرونگوسا شگفتی خود را چنین بیان می‌کند:

آن‌جا مثل بهشت بود. از تعجب دهانم باز مانده بود. درست مثل مناظری بود که در تلوزیون می‌بینید. تجربه‌ی بسیار متفاوتی بود. خیلی زیبا بود.

ماتی‌مله: مانند این بود که پرواز می‌کردید. وقتی به پایین کوه نگاه می‌کردید می‌توانستید الگوی زمین‌های کشاورزی را ببینید. می‌توانستید ببینید که چگونه جوامع محلی بین پوشش‌های گیاهی طبیعی رشد کرده بودند و چگونه چهره‌ی طبیعت در اثر فعالیت‌های انسانی دگرگون شده بود.

برویین: شما روی این صخره‌ی گرانیتی بسیار بزرگ ایستاده‌اید و به دوردست‌ها نگاه می‌کنید. از آن بالا می‌توانید تا کیلومتر‌ها زمین‌های کشاورزی، پوشش‌های گیاهی و وسعت دخالت انسان در محیط زیست را ببینید. آن جا بود که وسعت زیاد جنگل‌زدایی در این ناحیه به خاطر کشت اوکالیپتوس را درک کردم. شما آن‌جا ایستاده‌اید و به این فکر می‌کنید که ۵۰، ۶۰ یا ۷۰ سال پیش همه‌ی این زمین‌ها پوشیده از درخت‌های بومی آفریقا بود. این موضوع باعث ناراحتی شما می‌شود، چون متوجه می‌شوید که همه‌ی آن‌ جنگل‌ها از بین رفته‌اند و دیگر قرار نیست برگردند. اوضاع تغییر یافته است و از این به بعد هم بیشتر تغییر می‌کند. شما در آن لحظه متوجه می‌شوید که در آخرین تکه‌ی باقیمانده از این بهشت آفریقایی نابودشده ایستاده‌اید. بنابراین می‌توانم بگویم که احساس افتخار می‌کردم که در آن‌جا بودم اما یک احساس ناراحتی در طول سفر مرا آزار می‌داد.

زندگی در کمپ

به مدت دو هفته اعضای تیم در چادرها و اقامت‌گا‌ه‌های نزدیک به یکدیگر خوابیدند، غذا خوردند، کار کردند و به معاشرت با یکدیگر پرداختند. در بسیاری از سفر‌های اکتشافی از این دست، تضاد شخصیتی بین اعضای گروه به‌طور معمول روی می‌دهد، اما اعضای تیم کوه لیکو به‌خوبی با یکدیگر کنار آمدند.

بیلیس: ما سه کمپ برپا کرده بودیم و هر کدام از آن‌ها به‌طور همزمان فعال بودند. یک کمپ ماهواره‌ای در بالای کوه لیکو و یک کمپ ماهواره‌ای دیگر در بالای کوه سوکون داشتیم، بین این دو کمپ نیز کمپ اصلی قرار داشت. کمپ اصلی به مرکز اصلی رفت‌و‌آمد افراد تبدیل شده بود. تیم‌ها از کوه سوکون پایین می‌آمدند و پس از استراحت و انجام کارهای خود در کمپ اصلی به سمت کمپ لیکو به راه می‌افتادند. در طول سفر افراد وارد کمپ اصلی می‌شدند یا از آن خارج می‌شدند یا از آن جا عبور می‌کردند، آن جا در واقع شبیه ترمینال شده بود

آزبورن: کمپ‌هایی که بالای کوه‌ها قرار داشتند نسبت به کمپ اصلی بسیار کوچک‌تر بودند و افراد در این کمپ‌ها دائما مشغول کار بودند، چرا که شما در کمپ‌های بالای کوه‌های پنجره‌ی زمانی کوچکی برای انجام تمام کارهایتان دارید، بنابراین نباید وقت خود را انجام کارهای متفرقه تلف کنید. اما در کمپ اصلی همه گپ و گفتکو می‌کردند و جک‌های زیادی می‌گفتند. در واقع کمپ اصلی فضای بسیار مفرحی داشت.

ماتی‌مله: همه دور آتش جمع می‌شدند و غذایشان را می‌خوردند و داستان‌هایشان را تعریف می‌کردند و با شخصیت همدیگر آشنا می‌شدند.

بن‌ هایس کارشناس لجیستیکی کمپ: هر روز با روز قبلی متفاوت بود. شما شاید در یک روز افراد را به فرودگاه می‌بردید یا از آن جا به کمپ می‌آوردید، که کار آسانی نبود چون باید هفت ساعت رانندگی می‌کردید. یا ممکن بود آن روز فقط مشغول تهیه خواروبار می‌بودید، یا این که با افراد محلی حرف می‌زدید و خواسته‌های رئیس قبیله‌ها را بر‌آورده می‌کردید و مطمئن می‌شدید که همه چیز خوب پیش می‌رود.

مونادجم: بعضی روزها فقط نان داشتیم؛ ولی چیزی برای گذاشتن بین آن نبود. بعضی روزهای دیگر بر‌ش‌هایی از پنیر داشتیم اما نان نداشتیم. اما روی هم رفته همه چیز به‌خوبی پیش رفت، به خصوص وقتی که جولیان در بالای کوه غذای نسبتا خوبی برای ما می‌پخت. من نمی‌دانم او چطور این کار را انجام می‌داد. او کمی پاستا می‌جوشاند و پنیر روی آن می‌ریخت. غذای جولیان با این که ساده بود، اما بسیار خوشمزه می‌شد، یا حداقل ما آن‌ قدر گرسنه بودیم که غذای او برای ما دلچسب به نظر می‌‌رسید.

کالین کانگ‌دان؛ کارشناس پروانه: تنها چیزی که از آن عمیقا پشیمانم این است که یکی از افراد محلی با خود خوک آورده بود. ما باید از اعضای گروه پول جمع می‌کردیم تا خوک را بخریم؛ اما این کار را نکردیم. با این کار می‌توانستیم گوشت تازه‌ بخوریم، چیزی که در طول سفر از نعمت خوردن آن محروم بودیم.

کوپر: افراد تیم حدود ساعت هفت یا شش و نیم شام می‌خوردند. بعد از آن همه دور آتش جمع می‌شدیم و حدود ساعت ۱۰ به خواب می‌رفتیم. خیلی‌ها قبل از ساعت ۱۰ می‌خوابیدند؛ اما من کمی بیشتر بیدار می‌ماندم. اگر بخواهم صادقانه بگویم من به‌عنوان آشپز همیشه کنار آشپزخانه و آتش بودم، بنابراین کمی بیشتر بیدار می‌ماندم و از گرمی آتش لذت می‌بردم. بعضی وقت‌ها هم کسی پیش من می‌آمد و با هم گپ می‌زدیم و نوشیدنی می‌خوردیم. 

کانگ‌دان: بعداز‌ظهر‌های ما بسیار عالی بود؛ چون همه از سر کار می‌آمدند و با همدیگر حرف می‌زدیم و مکالمات علمی با همدیگر داشتیم. در طول روز کمپ خلوت می‌شد؛ چون همه‌ی افراد تیم به بالای کوه‌ها می‌رفتند و مشغول انجام کارهای خود می‌شدند. اما بعدازظهر‌ها در کمپ مانند یک جشن کوچک بود که همه غذا می‌خوردند و حرف می‌زدند و صدای خنده‌ی آن‌ها به گوش می‌رسید.

باربی: ما در سفر یک کارشناس پروانه ۸۴ ساله به اسم کالین کانگ‌دان داشتیم که یکی از بهترین‌ها و بادانش‌ترین دانشمندان در حوزه‌ی کاری خودش است. او بعدازظهرها کنار آتش می‌نشست و در مورد پروانه‌ها حرف می‌زد و می‌خندید. بعدازظهرها کنار آتش بیشتر شبیه یک جشن بود که افراد دانشمند از حوزه‌های کاری خودشان با یکدیگر حرف می‌زدند و داستان‌های خودشان را به همدیگر تعریف می‌کردند و سرشان را روی شانه‌ها یکدیگر می‌گذاشتند. فرهنگ حاکم بر کمپ مانند یک تجربه‌ی اکتشافی بود.  مثل این بود که پسر‌های نوجوان دور هم جمع شده باشند و کارت‌های بیس‌بال خودشان را به همدیگر نشان دهند!

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

زندگی جانوری در جنگل دست‌نخورده

بعد از رسیدن به مقصد، دانشمندان شروع به تحقیق درمورد زندگی جانوری در کوه‌های لیکو و سوکون کردند. آن‌ها دریافتند که چند نوع پستاندار کوچک، خزنده، دوزیست، خرچنگ، ماهی، چند عدد پرنده و حداقل دو نوع بزکوهی و گونه‌های متعددی از پروانه‌ در بالای کوه‌ زندگی می‌کنند. تیم پژوهشی در حال حاضر یک گونه‌ی جدید از پروانه‌ها را در این جنگل دست‌نخورده کشف کرده است. هم اکنون داده‌ها و اطلاعات DNA جمع‌آوری‌شده توسط دانشمندان در حال پردازش است تا مشخص شود که آیا آن‌ها گونه‌های جدید جانوری بیشتری در این منطقه کشف کرده‌اند یا نه.

باربی: ما بسیار زود متوجه شدیم که در بالای کوه لیکو فقط چند پرنده وجود دارد. در واقع این جنگل صدای بسیار متفاوتی از سایر جنگل‌ها داشت. شما در جنگل‌های مناطق دیگر زمین در ساعت چهار صبح به‌خاطر صدای جنگل و به‌خصوص آن چه که ما آن را  آواز سحر می‌نامیم از خواب بیدار می‌شوید. این آواز سحر به‌معنای واقعی کلمه شبیه فیلم‌های موزیکال هالیوودی است، درست قبل از طلوع آفتاب صداهای دیوانه‌وار پرندگان و سایر حیوانات جنگل بلند می‌شود و انسان را از خواب بیدار می‌کند؛ اما جنگل لیکو اصلا این طور نبود. این جنگل بسیار کم‌صداتر بود، در واقع بیشتر شبیه قدم زدن در موزه بود.

مونادجم: من یک پرنده‌شناس مشتاق و همیشه به‌دنبال رصد پرنده‌ها هستم. من حتی یک عدد پرنده در طول پنج روز اقامتم در جنگل لیکو ندیدم. حتی یک عدد. این موضوع برای من بسیار شگفت‌آور بود. شما صداهای یک یا دو عدد پرنده را از دور می‌شنیدید و گه‌گاه صدای صدا زدن آنها به گوش شما می‌رسید اما من هرگز موفق به دیدن آن‌ها نشدم. شاید عدم وجود پرنده در این جا این باشد که لانه‌ی آن‌ها توسط مورچه‌ها خورده می‌شود. اما مطمئن نیستم، فقط یک حدس است.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

کوپر: قورباغه‌ها زیر چادرها زندگی می‌کردند و وقتی آن‌ها را از زیر چادرها بیرون می‌کردیم، دوباره تعداد زیادی از آن‌ها بر‌می‌گشتند.

مونادجم: آن‌جا موش‌های عظیم‌الثه داشت، همین‌طور موش‌های خاردار و موش‌های با پوشش نرم که به‌طو دائم در تله‌هایی که من کار می‌گذاشتم به دام می‌‌افتادند. چند نوع جانور حشره‌خوار هم در تله‌ها گیر افتاده بودند. با این حال در به دام انداختن خفاش‌ها چندان خوش‌شانس نبودم.

دا کانسیاچو: من در بالای کوه نوع جالبی مدفوع پیدا کردم، با این حال نمی‌دانستم کدام جانور آن از خود به جا گذاشته است. با خودم گفتم: « باید بدانم این مال کدام جانور است.» من قسمتی از آن را برداشتم و در کمپ اصلی به مونادجم نشان دادم. او به من گفت که این مدفوع یک نوع موش کوچک است.

مونادجم: موش‌های عظیم‌الجثه‌ی این جنگل واقعا جانوران شگفت‌انگیزی هستند. این حیوان شبیه یک گربه با دم دراز و نازک است. موش‌های بزرگ این منطقه شبیه موش‌های دیگر مناطق زمین هستند؛ با این تفاوت که به‌اندازه‌ی یک گربه می‌رسند. آن‌ها دم‌های دراز زیبایی دارند.

بیلیس می‌گوید:

با بررسی دوربین‌های تله‌ای و عکس‌هایی گرفته‌شده از حیوانات گوناگون به‌خصوص گونه‌ی بزگوزن‌ها، احساس حضور در یک منطقه‌ی وحشی به انسان می‌دهد. وقتی تصویر گرفته‌شده از یک گوزن توسط‌ دوربین‌های تله‌ای را دیدم، با شگفتی گفتم: «چه عالی، ما به این احتیاج داشتیم. ما به چنین عکسی نیاز داشتیم. این گوزن این بالا چکار می‌کند؟ چگونه به بالای این کوه رسیده است؟ جه مدت در این جا حضور داشته است؟» این جانور یک پستاندار است و در این منطقه‌ی بکر به مدت طولانی زندگی منزوی داشته است. من کمی از مدفوع آن را جمع‌آوری کرده و به آزمایشگاه فرستادم تا مشخص شود که آیا یک گونه‌ی جدید است یا نه.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

آزبورن: یکی از اعضای تیم در آبهای جاری در جنگل بالای کوه گربه‌ماهی پیدا کرد. او توانست گربه‌ماهی را بگیرد. برای من این موضوع بسیار عجیب بود. گربه‌ماهی در بالای کوه چه می‌کند.

بیلیس: من گونه‌ی جدیدی پروانه در کوه لیکو کشف کرده‌ام و این نوع پروانه‌ی زیبا را به خاطر محل کشف آن، لیکو نام‌گذاری کردم.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

عنکبوت‌‌ها

یکی از حقایق عجیب جنگل لیکو این بود که علی‌رغم وجود تعداد کم پرنده، تعداد بسیار بسیار زیادی عنکبوت در آن‌جا وجود داشت و در هر گوشه از جنگل تارهای بزرگ عنکبوت‌ مشاهده می‌شد.

ویلکاک: لیکو پوشیده بود از کرم‌های پیله‌ساز و البته تعداد بسیار زیادی عنکبوت. در واقع تقریبا هر درخت با درخت مجاور خود توسط تار‌های عنکبوت  بزرگ و ترسناک متصل شده بود. وقتی در جنگل راه می‌رفتیم، همیشه نفری که در جلو بود مقدار زیادی تار عنکبوت به‌صورتش می‌چسبید.‌

مونادجم: تنها راه پیاده‌روی در جنگل این بود که یک چوب را به‌صورت عمودی جلوی خود می‌گرفتید تا تارهای عنکبوت به آن بچسبد. هر قدمی که در جنگل بر‌می‌داشتید به یک تار عنکبوت برمی‌خوردید. به‌نظر من این موضوع نشان‌گر این بود که در این حوالی پرنده وجود ندارد؛ . اگر تعداد کمی پرنده در بالای کوه لانه داشتتند حتما این عنکبوت‌ها را می‌خوردند.

ویلکاک: افراد تیم استراتژي‌های ماتریکس‌مانند توسعه داده بودند، به این معنی که وقتی به ناگهان تارهای عنکبوت را چند سانتی‌متری صورت خود می‌دیدند به سمت عقب خم می‌شدند تا به آن‌ها برخورد نکنند.

لاینز: وجود عنکبوت‌ها زیاد مرا آزار نمی‌داد. اما در جنگل لیکو کرم‌های درختی بزرگ و پشمالو وجود داشتند و تعداد آن‌ها هم بسیار زیاد بود. باور کنید که آن‌ها بسیار بزرگ بودند و طول برخی از آن‌ها به ۱۰ سانتی‌متر می‌رسید. به یاد دارم که یکی از افراد تیم گفت که نباید به آن‌ها دست بزنید چون بسیار سمی و خطرناک هستند.

اکتشاف جنگل

جنگل

در بالای کوه، پژوهشگران متوجه شدند که جنگل لیکو دارای ویژگی‌های نامعمولی است.

ویلکاک: ما به بررسی میزان کربن بالای سطح و کربن زیر سطح پرداختیم. برای تخمین کربن بالای سطح، یک ناحیه‌ی ۲۰ در ۲۰ متر را تعیین کردیم و در داخل این ناحیه تک تک درختان با قطر بیش از ۱۰ سانتی‌متر را شمارش کردیم. در ناحیه‌ی تعیین‌شده نهال‌ها و پوشش‌های گیاهی دیگری وجود داشت که شمارش نکردیم. معادلات ریاضی وجود دارد که به شما کمک می‌کند تخمین بزنید در هر درخت چه میزان کربن وجود دارد. با انجام این کار میزان کربن بالای سطح به‌دست می‌آید. اما قسمت دشوار کار تعیین کربن زیر سطح و کندن چاله‌ها بود.

در ابتدا ما فکر می‌کردیم که خاک جنگل بسیار کم‌عمق باشد. ما فکر می‌کردیم که اگر به عمق یک متری برسیم بسیار خوش‌شانس خواهیم بود، چون این جنگل در بالای کوه بود و خاک کوه اکثرا کم‌عمق است. من شروع به کندن یک گودال مربعی شکل به عمق یک متر کردم. وقتی به عمق یک متری رسیدم با خودک گفتم: «اوه، هنوز به ته خاک نرسیده‌ام». اما شما نمی‌توانید بیش از آن به کندن چاله ادامه دهید چون ورودی آن بسیار باریک می‌شود. بنابراین مجبور شدم گودال را عریض‌تر کنم و سپس به عمیق کردن آن پرداختم.

در این حین یک نفر فریاد زد: «سایمون کجاست!؟» در واقع گودال از من بزرگ‌تر شده بود و آن شخص مرا نمی‌دید. همه‌ی افراد تیم حیرت‌زده بودند چون گودال رفته‌رفته بزرگتر و عمیق‌تر می‌شد؛ اما به عمق نهایی خاک نمی‌رسیدیم. برای ما که گودال را می‌کندیم، کار بسیار طاقت‌فرسایی بود؛ اما به‌نوعی هیجان هم داشت. عمق زیاد خاک همه‌ی ما را شوکه کرده بود. این موضوع به این معنی است که جنگل عمر بسیار بسیار زیادی دارد؛ چون تشکیل خاک یک فر‌آیند آهسته و زمان‌بر است.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

ماتی‌مله: شما در بالای کوه در میان نوعی پوشش درختی راه می‌روید. درختان بومی آفریقا با نام براکیستگیا (Brachystegia) در آن جا زیاد است. اما نکته‌ی جالب این است که این درخت ریشه‌ی عمیقی دارد. این درختان برای این که به پایداری برسند ریشه‌های خود را به عمق زیاد خاک می‌فرستند. در واقع یک منطقه باید دارای خاک بسیار عمیقی باشد تا بتواند بستر مناسبی برای رشد کامل این نوع درخت باشد. این درختان از گونه‌ی جنگلی نیستند.

برویین: شما در جنگل ریشه‌های ضخیم درختان را می‌بینید که روی زمین جنگل در هم دیگر تنیده شده‌اند، همین طور حجم زیادی از برگ‌های درختان که روی زمین افتاده است. اما از طرفی دیگر در بالای کوه لیکو مناطقی مسطح گرانیتی وجود داشت که لایه‌ی نازکی از چمن یا گلسنگ آن‌جا را پوشانیده بود. این نواحی مسطح بسیار زیبا بودند و اگر شما اهل پیک‌نیک کردن در طبیعت باشید عاشق آن‌جا می‌شدید. می‌توانید آنجا در سکوت بنشینید و به منظره‌ی فوق‌العاده‌ی دشت‌ها و جنگل‌های پایین کوه نگاه کنید. مسلما در آن بالا آب تازه هم وجود دارد. تا زمانی که غذا داشته باشید در بالای کوه لیکو می‌توانید مدت زمان زیادی زندگی کنید، چون آب و هیزم به‌اندازه‌ی کافی وجود دارد. در جنگل لیکو شاخه‌های شکسته و خشک زیادی وجود دارد که بسیار سریع آتش می‌گیرند.

سفال‌های مرموز

یکی از اولین مواردی که در بالای کوه لیکو کشف شد سفال‌های مرموزی بود که در آن جا وجود داشت. وقتی تیم اکتشافی به محل تعیین شده رسیدند از افراد محلی در مورد جنگل لیکو سوال پرسیدند. آیا قبل از این کسی به بالای کوه رفته بود؟ برخی از اعضای گروه حدس می‌زدند نیروهای آلمانی که برای استعمار منطقه به آن جا سفر کرده بودند، از کوه لیکو بالا رفته باشند. برخی دیگر بر این باور بودند که افراد محلی از ترس نیروهای آلمانی مجبور به بالا رفتن از کوه شده بودند. در نهایت به‌دلیل وجود اطلاعات متناقض همراه با برخی افسانه‌های محلی نمی‌توان با قاطعیت گفت چه کسانی در چه زمانی به کوه لیکو صعود کرده بودند.

ماتی‌مله: ما با افراد محلی صحبت کردیم اما اغلب آن‌ها چیز زیادی در مورد منطقه‌ نمی‌دانستند. آن‌ها در پاسخ به پرسش‌های ما دائما می‌گفتند: «هیچ کسی تا به حال آن‌جا نبوده». اما من این فرصت را داشتم تا با یکی از افراد سالخورده‌ی بومی صحبت کنم. آنجا بود که برای اولین بار در مورد حضور نیروهای آلمانی در این منطقه در طول جنگ جهانی اول شنیدم. افراد محلی سالخورده می‌گویند تا جایی که حافظه‌ی آن‌ها یاری می‌کند تنها کسانی که بالای کوه لیکو رفته بودند، آلمانی‌ها بوده‌اند.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

برویین: یکی از داستان‌هایی که افراد بومی منطقه می‌گویند این است که افراد محلی در طول جنگ جهانی اول از کوه بالا رفته بودند؛ اما نیروهای آلمانی طناب آن‌ها را که برای رفت و آمد استفاده می‌کردند به پایین کشیده یا می‌بُریدند. بنابراین افراد محلی که از ترس آلمانی‌ها به بالای کوه پناه برده بودند در آن جا می‌میرند. البته این داستان درمورد اتفاقات ۱۰۰ سال پیش است و ممکن است درست نباشد. آن بالا حجم انبوهی از شاخه‌های شکسته و برگ‌های پوسیده وجود دارد. این اجساد مسلما تا کنون تبدیل به خاک شده‌اند یا تکه‌‌هایی از بدن آن‌ها توسط پرندگان خورده شده است یا چیزهایی از این قبیل. بنابراین هیچ نشانه‌ای از افرادی که قبلا بالای کوه رفته‌ بودند وجود ندارد؛ مگر سه کاسه‌ی سفالی که در محل چشمه‌ی آب پیدا شده است.

تیمبرلیک: نظریه‌ی من برای توجیه وجود سفال در محل چشمه این است که کسی یا کسانی برای دعا کردن به آن جا رفته بوده‌اند، شاید نوعی مراسم مذهبی برای طلب بارش باران یا موردی شبیه به این. اگر شما در این نواحی یک سال کم‌بارش داشته باشید برای تامین غذا به مشکل جدی بر‌می‌خورید. بنابراین دعا کردن برای بارش باران می‌تواند یک امر معمول در این منطقه باشد و چه جایی بهتر از کوه که به آسمان نزدیک است.

بیلیس می‌گوید:

روستا‌ها و قبایلی که من با آن‌ها صحبت کردم همگی گفتند تاکنون کسی از جوامع خود یا دیگر جوامع را سراغ ندارند که به بالای کوه لیکو رفته باشد. اما آن‌ها در مورد یک قبیله‌ی کوچک حرف می‌زدند که در بالای کوه زندگی می‌کرد. وقتی افراد دیگر به پایین کوه می‌رفتند افراد قبیله‌ی ساکن در بالای لیکو از بالا کوه سنگ یا مار به پایین پرتاب می‌کردند. افراد بومی در مورد نیروهای ارتش پرتغال هم حرف می‌زنند که در دوران استعمارگری پرتغال و اسپانیا سعی داشتند از کوه لیکو بالا بروند؛ اما در نیمه‌ی راه افراد قبیله طناب‌های آن‌ها را پاره می‌کنند و در نتیجه افراد ارتش پرتغال به پایین سقوط کرده و می‌میرند.

این داستان‌ها منحصر به لیکو نیست. افراد بومی که در پایه‌ی کوه‌ مولانجه زندگی می‌کنند نیز حرف‌های مشابهی در مورد قبیله‌ی آبات‌وا می‌زنند، قبیله‌ای مرموز که در بالای کوه زندگی می‌کردند و با قبیله‌های دیگر معاشرت نداشتند.

آسیب‌دیدگی‌ها و خطرات

در سفرهای اکتشافی همواره خطر جراحت وجود دارد، سفر به لیکو نیز از این قاعده مستثنی نبود.

وان‌ده‌ون: موضوع این است که شما در یک منطقه‌ی حاره‌ای هستید، دما بسیار بالاست و همینطور رطوبت و شما باید در جنگل بین درختان یا علف‌های خاردار و بُرنده پیاده‌روی ‌کنید. بعد از یک روز تمام لباس‌های شما در اثر عرق کردن شدید و چسبیدن گِل و چمن به آن کثیف می‌شود. در واقع این جا اصلا محیط‌زیست تمیزی نیست. باید در چادرها بخوابید. بنابراین رسیدگی به بهداشت فردی در این جا اهمیت زیادی دارد. در این جا ممکن است دچار بریدگی و یا سایر جراحات شوید و در این صورت باید زخم را دائما بشویید و ببندید؛ چرا که در در چنین محیطی یک زخم ساده در کم‌تر از ۲۴ ساعت عفونی می‌شود و ممکن است کل بدن شما را عفونت فرا بگیرد.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

آزبورن: یک مورد جدی برای ما پیش آمد وقتی که جاناتان تیمبرلیک، یکی از همکاران گیاه‌شناس من دچار عفونت در زخم پای خود شد. ما مجبور شدیم او را سریعا به پایین کوه برگردانیم.

تیمبرلیک: یک روز قبل از شروع عفونت من در حال پیاده‌روی در اطراف کمپ بودم که پایم به یک تکه علف برخورد کرد و یک زخم عمیق و دردناک ایجاد شد. من دائما زخم پایم را می‌شستم و تمیز می‌کردم؛ اما ظاهرا به‌اندازه‌ی کافی این کار را انجام ندادم. تا بعد از ظهر آن روز زخم پایم تا حدی عفونی شده بود. در اواسط روز بعد فهمیدم که زخم پایم شدیدا عفونی شده و دمای بدنم بالا رفته بود و احساس سرگیجه داشتم. تصمیم این شد که به کمپ بازگردم و بعد از آن از کوه پایین بروم.

لاینز: تیمبرلیک نمی‌توانست هنگام پایین آمدن از کوه از پایش استفاده کند؛ بنابراین مجبور شدیم او را با طناب ببندیم. مایک برویین در پایین رفتن او را همراهی کرد تا مطمئن شویم که مشکلی برای او پیش نمی‌آید. سپس باید او را از میان جنگل به کمپ می‌بردیم، این کار سخت‌تری بود چون تیمبرلیک دیگر نمی‌توانست روی پای خود بیاستد و به این سو و آن سو تلوتلو می‌خورد و ممکن بود پای خود را در همان نقطه‌ای که قبلا بریده بود دوباره زخم کند. الآن که فکر می‌کنم تصمیم ما برای بردن او به کمپ اصلی بسیار عاقلانه بود چون اگر این کار را نمی‌کردیم مشخص نبود چه اتفاقی برای او می‌افتاد.

وان‌ده‌ون: من به او آنتی‌بیوتیک دادم و مرتبا زخم او را می‌شستم و ۲۴ ساعت او را تحت نظر قرار دادم تا ببینم که آیا باید او را به بیمارستان منتقل کنیم یا نه. اگر می‌خواستیم او را به بیمارستان ببریم باید بسیار زود تصمیم می‌گرفتیم چون تا نزدیک‌ترین بیمارستان از جایی که ما اسکان داشتیم چهار ساعت رانندگی لازم بود. اما خوشبختانه او به مداوای من به‌خوبی پاسخ داد. زمانی که او را از کوه پایین آوردیم در حال هذیان‌گویی بود و دمای بدن به بیش از ۴۰ درجه سلسیوس رسیده بود. اما نکته‌ی مثبت این بود که ما سریع دست به کار شدیم و بدن او قبل از گسترش عفونت آنتی‌بیوتیک‌ها را دریافت کرد.

تیمبرلیک: من توسط دکتر کمپ درمان شدم، او خیلی نگران وضعیت من بود. به‌همین دلیل برای جلوگیری از انتشار عفونت آنتی‌بیوتیک به من داد. من به خوبی به درمان پاسخ دادم. اما در واقع در مابقی سفر در کمپ اصلی ماندم و همیشه مجبور بودم پای خودم را بالا نگه دارم که کار خیلی خیلی طاقت‌فرسایی بود. به هر حال در نهایت تاسف سفر من هم این گونه پیش رفت.

اکتشاف لیکو جنگل افریقا موزامبیک

ترک کردن لیکو

در انتهای سفر اکتشافی و بعد از دو هفته گشتن بین سه کمپ اصلی، حالا اعضای تیم باید وسایل  خود را جمع می‌کردند و به خانه بر‌می‌گشتند.

کانگ‌دان: من از پشیمانی‌هایم آگاهم. من به مناطق مختلفی در آفریقا سفر کرده‌ام و می‌دانم که دیگر هیچوقت به آن مکان‌های زیبا سفر نخواهم کرد. کارهای زیادی بود که در طول سفرهایم می‌توانستم انجام دهم اما انجام ندادم. اگر زمان به عقب برمی‌گشت و من انرژی و چابکی دوران جوانی‌ام را داشتم در کنار دانشی که هم اکنون دارم چه کارها که می‌توانستم انجام دهم. اما داستان زندگی انسان همین است. همه‌ی ما همیشه آن را احساس می‌کنیم و به این موضوع فکر می‌کنیم.

بیلیس: من به جز صخره‌نورد‌ها آخرین فردی بودم که در بالای کوه بودم و در شب آخر برای آخرین بار در آن جا آتش روشن کردم. آشپز کمپ، مت کوپر، هم به بالای کوه لیکو آمده بود؛ چون اساسا از ابتدای سفر در کمپ اصلی بین دو کوه مشغول پخت‌وپز بود. شما وقتی چنین مسافتی را طی می‌کنید و به این نقطه‌ی دنیا می‌رسید حداقل یک شب باید در بالای کوه بمانید. درست یک شب قبل از شب آخر من او را با خود با طناب به بالای کوه بردم. آن بالا فقط من و مت بودیم. در انتهای روز مت کوپر پایین رفت تا به کارهایش برسد و من به‌تنهایی در جنگل پیاده‌روی کردم و تله‌ها و دوربین‌های تله‌ای را جمع‌آوری کردم. لحظه‌ی احساسی برای من بود چون برای ‌آخرین لحظات بالای کوه بودم و با وسایل علمی خودم کار می‌کردم. من همه چیز را با خودم به پایین می‌بردم. در کنار لبه‌ی کوه جولز لاینز را دیدم که بالای سر طناب‌ها ایستاده بود. ما همدیگر را در ‌آغوش کشیدیم و چند دقیقه به منظره‌ی زیر پای خود نگاه کردیم و بعد از آن من گفتم: «بسیار خب، تو را آن پایین می‌بینم» و به راه افتادم.

اهمیت کاوش در کوه لیکو

سفر اکتشافی کوه لیکو برای تک‌تک اعضای تیم معنی و اهمیت متفاوتی داشت، هم از لحاظ شخصی و هم از لحاظ علمی. پردازش یافته‌های به‌دست آنده از این جنگل دست‌نخورده می‌تواند ماه‌ها طول بکشد.

دا ‌کانسیاچو: من اولین زن موزامبیکی بودم که از این کوه بالا رفتم. این کار برای دیگر زنان موزامبیکی خوب خواهد بود تا شاید آن‌ها هم در کنار مردان به کارهای علمی مشغول شوند.

ویلکاک: در لیکو، شما تقریبا مطمئن هستید که اگر تغییری در پوشش گیاهی ایجاد شده باشد، کاملا در اثر شرایط آب‌وهوا بوده است. بنابراین پی بردن به این که جنگل لیکو در گذشته به تغییرات آب‌وهوایی چگونه پاسخ داده است می‌تواند به ما در پیش‌بینی نحوه‌ی پاسخ‌گویی جنگل‌ها به تغییرات آتی آب و هوایی کمک کند. جنگل لیکو نوع بسیار نادری از جنگل است که در آن فاکتور مخرب زندگی انسانی تاثیر نداشته است.

دا‌کانسیاچو: این سفر اعتماد‌به‌نفس مرا بالا برد، هم اعتماد‌به‌نفس هم شجاعت مرا.

لاینز: من تا حالا چنین کاری انجام نداده بودم و به‌احتمال زیاد در آینده هم چنین کاری انجام نخواهم داد.

آزبورن: خوشبختانه ما این جا را به حال خود رها می‌کنیم و تنها از راه دور آن را زیر نظر خواهیم گرفت تا بفهمیم که آن بالا چه اتفاقی می‌افتد. باید ببینیم که در یک محیط دست‌نخورده اوضاع چطور پیش می‌رود.

ماتی‌مله: رفته‌رفته دانش و آگاهی ما درمورد جریان اتفاقات این منطقه بیشتر و گسترده‌تر می‌شود. ما می‌توانیم اطلاعات را ثبت و مستندسازی کنیم و برای مقامات محلی مشاوره‌ی خوبی در مورد حفاظت از منطقه بدهیم. این اطلاعات نه‌تنها می‌تواند به جهت‌گیری مناسب دولت نسبت به موضوع حفظ سطح کیفیت زندگی موزامبیکی‌های منطقه کمک کند؛ بلکه این اطمینان حاصل خواهد شد که زندگی گیاهی و جانوری منطقه به‌همین شکلی که هست باقی بماند و بخشی از آینده‌ی آن باشد.

ویلکاک: رفتن به مکانی مانند لیکو برای من یک مزیت و افتخار بود. خیلی‌ها در طول عمرشان فرصت سفر به چنین جاهایی را پیدا نمی‌کنند. در واقع تعداد افرادی که روی ماه قدم گذاشته‌اند و تعداد افرادی که در جنگل بالای کوه لیکو قدم زده‌اند تقریبا یکی است.

بیلیس در انتها می‌گوید:

 نگاهی به اتفاقی که در اندونزی، مالزی، کنگو و حتی غرب آفریقا در حال روی دادن است، بیاندازید؛ جایی که جنگل‌هایی بارانی وسیع در مناطقی با ارتفاع متوسط قرار گرفته‌اند. همه‌ی این جنگل‌ها قربانی منافع اقتصادی انسان شده‌اند و به دلایل مختلفی از جمله تولید روغن پالم از بین می‌روند. این کار شاید در حال حاضر بزرگترین جنایت زیست‌محیطی انسان باشد.

نابود کردن جنگل‌های بارانی باقیمانده در سطح زمین آن هم در حالی که آن‌ها هوای تنفسی ما را تصفیه می‌کنند و اتمسفر کره‌ زمین را به تعادل می‌رسانند کار بسیار احمقانه‌ای است. چیزی که در مالزی، آمازون و کنگو اتفاق می‌افتد به‌صورت مستقیم در هوایی که توسط مردم در شهرهای نیویورک و لندن و ولز استنشاق می‌شود تاثیر می‌گذارد. از بین بردن جنگل‌های حاره‌ای در این وسعت و با این سرعت بسیار کوتاه‌بینانه‌ است و عواقب آن در آینده گریبان‌گیر ما خواهد شد.

Published in فناوری

طبق گزارش‌های منتشر شده، علاقه‌مندان به گوشی‌های جدید پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال شرکت گوگل می‌توانند پس از پایان رویداد معرفی، اقدام به پیش‌خرید این دستگاه‌ها کنند.

همانطور که مطلع هستید، گوگل قصد دارد در تاریخ ۱۷ مهر (۹ اکتبر) از سری جدید گوشی‌های پیکسل رونمایی کند. انتظار می‌رود که در کنار گوشی‌های پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال، گوگل از کروم‌بوک پیکسل‌بوک، شارژر بی‌سیم و نسل بعدی کروم‌کست نیز معرفی به‌عمل آورد.

حال در جدیدترین خبری که در رابطه با این رویداد منتشر شده، به موضوع پیش‌خرید این دستگاه‌ها اشاره شده است. در همین راستا، آن‌دسته از کاربرانی که به‌ خرید نسل جدید گوشی‌های اهالی مانتین‌ویو علاقه دارند، قادر خواهند بود بلافاصله پس از پایان رویداد معرفی، اقدام به پیش‌سفارش این دستگاه‌ها کنند.

گوگل پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال

در یک ایمیل تبلیغاتی که گوگل برای خریداران پیشین گوشی‌های پیکسل ارسال کرده، به این موضوع اشاره کرده که پیش‌سفارش گوشی‌های جدیدِ آن‌ها پس از پایان رویداد ۱۷ مهر قابل انجام خواهد بود؛ با این حال، در ایمیل یادشده هیچگونه اشاره‌ای به تاریخ عرضه‌ی عمومی پیکسل‌های جدیدِ گوگل نشده است؛ اما انتظار می‌رود که فاصله‌ی بین معرفی و عرضه‌ی این دستگاه بیش از یک هفته طول نکشد.

افزون بر مورد فوق، در ایمیل ارسال شده، یک فایل گیف وجود دارد که شماره‌ی ۳ را در رنگ‌ها سفید، مشکل و سبز نعنایی به نمایش در می‌آورد که به‌احتمال بسیار زیاد، به گزینه‌های رنگی این نسل از گوشی‌های پیکسل اشاره دارد.

Published in فناوری

نوکیا در جریان رویداد معرفی نوکیا ۷.۱ از ایرباد True Wireless و ایرفون Pro Wireless رونمایی کرد.

امروز شرکت فنلاندی نوکیا رویدادی را در شهر لندن برگزار کرد که در خلال آن از گوشی نوکیا ۷.۱ و ایرباد و ایرفون اختصاصی خود با نام‌های True Wireless و Pro Wireless رونمایی کرد.

به‌ دلیل وزن ۵ گرمی ایرباد True Wireless، کاربران به قابلیت حمل‌پذیری بسیار بالایی دست پیدا می‌کنند. طبق گفته‌ی نوکیا، ایربادِ این شرکت در مقابل عرق و چربی مقاوم است؛ بنابراین خریداران این محصول می‌توانند از آن در هر شرایطی استفاده کنند. درست به‌مانند دیگر ایربادها، این محصول نیز به‌همراه محفظه‌ای عرضه می‌شود که شارژِ آن نیز از همان طریق صورت می‌پذیرد. مسئولان نوکیا ادعا می‌کنند که این ایربادها تا ۱۶ ساعت قادر به شارژدهی برای پخش بی‌وقفه موسیقی هستند.

Nokia Wireless Earbuds

ایرباد True Wireless

در کنار ایرباد True Wireless، نوکیا از ایرفون Pro Wireless نیز رونمایی کرد که از ساختار مغناطیسی بهره می‌برد؛ بنابراین در مواقعی که از این ایرفون استفاده نمی‌کنید، به‌راحتی می‌توانید دو گوشی آن را از طریق مغناطیس به یکدیگر متصل کنید. استفاده از این سازوکار باعث می‌شود تا علاوه بر کاهش احتمال گم‌ شدن ایرفون، دستگاه نیز خاموش شود تا باتری بدون دلیل مورد استفاده قرار نگیرد. سخن از باتری به میان آمد، خوب است بدانید که ایرفون‌های جدید فنلاندی‌ها تا ۱۰ ساعت شارژدهی انجام می‌دهند.

Nokia Wireless Earphones

ایرفون پرو وایرلس

این دو هدفون بلوتوثی در کنار نوکیا ۷.۱ معرفی شدند و علاقه‌مندان می‌توانند از فردا اقدام به پیش‌سفارشِ آن کنند. قیمت ایرباد True Wireless در بازار اروپا ۱۳۰ یورو خواهد بود؛ در حالی که ایرفون پرو وایرلس ۷۰ یورو قیمت‌گذاری شده است.

Published in فناوری

با وجود گذشت سال‌ها، هنوز هیچ شرکتی موفق به معرفی گوشی انعطاف‌پذیر واقعی نشده است؛ اما ال‌جی قصد دارد نه نخستین، بلکه جذاب‌ترین گوشی از این نوع را عرضه کند.

ال‌جی در گفتگو با خبرگزاری اندروید هدلاینز اعلام کرد که از سال‌ها پیش در حال کار روی گوشی‌های انعطاف‌پذیربوده است. این شرکت در عین حال تأکید کرد که قصد ندارد نخستین شرکت عرضه‌کننده‌ی گوشی انعطاف‌پذیر باشد و به جای آن درصدد خلق محصولی است که کاربران واقعا خواهان آن هستند؛ بدین معنی که ال‌جی نمی‌خواهد صرفا به این دلیل که از توانایی لازم برخوردار است، دست به عرضه‌ی گوشی انعطاف‌پذیر بزند. با این حال، هرچند غول کره‌ای هیچ جزئیاتی از گوشی انعطاف‌پذیرش فاش نکرد؛ اما می‌دانیم که این شرکت در حال کار روی یک گوشی انعطاف‌پذیر است و قصد دارد زمان خود را صرف توسعه‌ی چنین دستگاهی کند.

ال‌جی سابقه‌ی ساخت گوشی‌های انعطاف‌پذیر یا خمیده را دارد. این شرکت در مهر ماه ۱۳۹۲ (اکتبر ۲۰۱۳) گوشیال‌جی جی فلکس را عرضه کرد که مجهز به نمایشگر P-OLED انعطاف‌پذیر بود. هنگامی که گوشی هوشمند انعطاف‌پذیر بعدی این شرکت به محصولی واقعی تبدیل شود، احتمالا محصولی در امتداد ال‌جی جی فلکس خواهد بود؛ اما از آن گوشی قدیمی انعطاف بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر، پتنت‌های بسیاری از ال‌جی در رابطه با گوشی‌های هوشمند انعطاف‌پذیر منتشر شده است؛ در نتیجه، ال‌جی قطعا مشغول توسعه‌ی گوشی‌های هوشمند منعطف است و البته در این میان تنها نیست؛ اما از آنجایی که ال‌جی خود سازنده‌ی نمایشگر است، می‌تواند پیش از باقی رقبا (احتمالا به جز سامسونگ) نمایشگر قابل انعطاف را به‌صورت واقعی عرضه کند.

انتظار برای ساخت گوشی هوشمند انعطاف‌پذیر از سوی ال‌جی، بدین معنی است که نام این شرکت به‌عنوان نخستین عرضه‌کننده‌ی گوشی منعطف در صفحه‌ی اول خبرگزاری‌ها درج نخواهد شد؛ اما ال‌جی با این موضوع مشکلی ندارد. این شرکت در عوض به دنبال ساخت محصولی است که نه صرفا وسیله‌ای تبلیغاتی، بلکه دستگاهی جذاب و کاربردی برای مشتریانش باشد و این مبتنی بر بازخوردی است که ال‌جی هم‌اکنون از کاربرانی دریافت می‌کند که خود هنوز در حال حاضر نسبت به سودمندی چنین دستگاهی اطمینان ندارند.

این حقیقت که ال‌جی از سال‌ها پیش مشغول کار روی گوشی انعطاف‌پذیر بوده است، خبر غیر منتظره‌ای محسوب نمی‌شود؛ زیرا این نوع گوشی‌های هوشمند پیش از آنکه به‌صورت واقعی در دسترس خریداران قرار گیرند، باید به مدت طولانی تحت توسعه باشند. این موضوع هنگامی که درباره‌ی گوشی‌های هوشمندی که از فناوری‌های جدید همچون نمایشگر منعطف استفاده می‌کنند، به‌طور ویژه صدق می‌کند.

Published in فناوری

طبق وعده‌ی پیشین نوکیا، این شرکت امروز از نوکیا ۷.۱ رونمایی کرد؛ دستگاهی که در کنار طراحی زیبا، از قیمت مقرون به‌صرفه‌ای برخوردار است. 

HMD Global، شرکتِ مادر نوکیا امروز از نسل جدید گوشی نوکیا ۷ با نام نوکیا ۷.۱ رونمایی کرد که بازار میان‌رده‌ها را هدف قرار می‌دهد.

نوکیا ۷.۱ دارای صفحه‌نمایشی با بریدگی بالای نمایشگر است که رزولوشن ۲۲۸۰ × ۱۰۸۰ را در اندازه‌ای ۵.۸۴ اینچی ارائه می‌کند. محافظت از این نمایشگر برعهده‌ی پوشش گوریلا گلس ۳ است تا خیال کاربران تاحدودی از بابت خط و خش راحت باشد. با این حال، نکته‌ی مهم درباره‌ی این صفحه‌نمایش، پشتیبانی آن از فناوری HDR10 است که  در گوشی‌های میان‌رده به ندرت دیده می‌شود؛ افزون بر این، امکان تبدیل آنی محتوای ویدیویی HDR به SDR نیز وجود دارد.

قدرت‌بخش نوکیا ۷.۱ نیز پردازنده‌ی میان‌رده‌ی اسنپدراگون ۶۳۶ از شرکت کوالکام است که در کنار رم ۳ و ۴ گیگابایتی (به‌انتخاب کاربر) و حافظه‌ی ذخیره‌سازی ۳۲ یا ۶۴ گیگابایتی به انجام فرامین کاربر می‌پردازد؛ با این اوصاف، اگر از افرادی هستید که به حافظه‌ی ذخیره‌سازی زیادی نیاز دارید، نوکیا امکانی را فراهم کرده تا از طریق درگاه حافظه‌ی جانبی MicroSD، به‌فضای ذخیره‌سازی بیشتری دسترسی پیدا کنید.

Nokia 7.1

نوکیا برای دوربین سلفی این دستگاه، سنسور ۸ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.0 را در نظر گرفته که در کنار پشتیبانی از هوش مصنوعی، امکان قفل‌گشایی دستگاه از طریق شناسایی چهره را فراهم می‌کند. در قسمت پشتی دستگاه نیز دوربین دوگانه‌ای قرار گرفته که از دو سنسور ۱۲ مگاپیکسلی با f/1.8 و سنسور ۵ مگاپیسکلی مونوکروم بهره می‌برد. نکته‌ی مهم درباره‌ی سنسور دوربین پشتی Nokia 7.1، استفاده از فناوری نوری زایس است که در کنار ویژگی‌های نرم‌افزاری جذابی نظیر حالت «Bothie»، قابلیت‌های جذابی را در اختیار عشاق عکاسی قرار می‌دهد.

توان سخت‌افزار فوق توسط باتری ۳۰۶۰ میلی‌آمپر ساعتی تأمین می‌شود که‌ به‌واسطه‌ی استفاده از درگاه USB-C، از فناوری نوین شارژ سریع نیز پشتیبانی می‌کند؛ طبق ادعای فنلاندی‌ها، باتری این دستگاه در مدت زمان ۳۰ دقیقه از ۰ به ۵۰ درصد می‌رسد.

در قسمت نرم‌افزار نیز نوکیا از نسخه‌ی ۸.۱ اندروید موسوم به اوریو استفاده کرده است؛ با این وجود، باتوجه به اینکه نوکیا ۷.۱ جزو برنامه‌ی اندروید وان است، کاربران می‌توانند در ماه نوامبر این گوشی را به‌ نسخه‌ی تازه‌منتشرشده‌ی اندروید ۹ به‌روزرسانی کنند؛ عضویت در برنامه‌ی اندروید وان پشتیبانی نرم‌افزاری ۲ ساله و پشتیبانی امنیتی ۳ ساله را به‌همراه دارد.

Nokia 7.1

تمامی ویژگی‌های نام‌برده شده در بدنه‌ای شیشه‌ای با فریمی آلمینیومی قرار گرفته که جلوه‌ای جذاب به دستگاه می‌بخشد.

امکان پیش‌خرید این دستگاه از فردا فراهم خواهد شد و خریداران می‌توانند از تاریخ ۶ آبان به نوکیا ۷.۱ دسترسی پیدا کنند. نسخه‌ی پایه‌ی این دستگاه با رم ۳ گیگابایتی و حافظه‌ی ذخیره‌سازی ۳۲ گیگابایتی قیمتی ۳۴۹ دلاری در ایالات متحده خواهد داشت؛ این در حالی است که نسخه‌ی یادشده و مدل دیگر با سخت‌افزار قوی‌تر به‌ترتیب ۳۱۹ و ۳۴۹ یورو در اروپا قیمت‌گذاری شده‌اند. علاقه‌مندان می‌توانند این دستگاه را در رنگ‌های سرمه‌ای براق و استیل براق تهیه کنند.

مشخصات فنی نوکیا 7.1
عرضه
معرفی 2018، اکتبر
وضعیت عرضه در آینده نزدیک (اکتبر 2018)
نمایشگر
نوع IPS LCD لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ
سایز 5.84 اینچ (~79.9% نسبت نمایشگر به بدنه)
رزولوشن 2280 در 1080 پیکسل، 18.7:9 (~432 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی)
محافظ کورنینگ گوریلا گلس 3
بدنه
ابعاد 149.7 در 71.2 در 8 میلی‌متر
وزن 160 گرم
ساخت پشت و جلو از جنس شیشه، فریم آلومینیومی
سیم‌کارت تک سیم‌کارته (نانو-سیم) یا دو سیم‌کارته‌ی هیبریدی (نانو-سیم، همزمان یکی فعال)
پلتفرم
سیستم‌عامل - اندروید 8.1 (اوریو) - برنامه‌ ریزی شده برای ارتقاء به اندروید 9.0 (پای) - اندروید وان
تراشه Qualcomm SDM636 Snapdragon 636
پردازنده مرکزی 8 هسته‌ای 1.8 گیگاهرتز Kryo 260
پردازنده گرافیکی Adreno 509
حافظه
درگاه حافظه میکرو اس‌دی، تا 400 گیگابایت (استفاده از شیار دوم سیم‌کارت)
حافظه داخلی 64 گیگابایت، 4 گیگابایت رم یا 32 گیگابایت، 3 گیگابایت رم
دوربین
اصلی دوگانه: 12 مگاپیکسل (1.28 میکرومتر سایز پیکسل، فوکوس خودکار دوال پیکسل با تشخیص فاز، f/1.9) 5 مگاپیکسل (1.12 میکرومتر سایز پیکسل، f/2.4، سنسور تشخیص عمق تصویر)
قابلیت‌ها لنز زایس، فلاش دوگانه‌ی LED، پانوراما، HDR
ویدیو 2160p@30fps، 1080p@30fps (لرزشگیر الکترونیکی تصویر-ژیروسکوپی)
سلفی 8 مگاپیکسل، 24 میلی‌متری، f/2.0
صدا
جک ۳.۵ میلی‌متری بله
  - لغو کننده‌ی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی
باتری
باتری باتری غیر قابل تعویض لیتیوم یونی با ظرفیت 3060 میلی آمپر ساعت
قابلیت‌ها
حسگرها حسگر اثرانگشت (پشت گوشی)، شتاب‌سنج، ژیروسکوپ، سنسور مجاورت، قطب‌نما
  - شارژ سریع باتری 9V/2A 18W - پخش‌کننده‌ی MP4/H.264 - پخش‌کننده‌ی MP3/WAV/eAAC+/FLAC - ویراستار عکس و فیلم - نمایش‌دهنده‌ی اسناد
شبکه
فناوری GSM / CDMA / HSPA / LTE
اتصالات
شبکه بی‌سیم Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، دو بانده، WiFi Direct، هات‌اسپات
بلوتوث 5.0، A2DP، LE
GPS بله، با A-GPS، GLONASS، BDS
NFC بله
رادیو رادیو اف‌ام
USB 2.0، Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل ، OTG
متفرقه
رنگ‌ها سورمه‌ای، خاکستری تیره
محدوده قیمت حدود 350 یورو
Published in فناوری

دسترسی خودکار به آخرین نسخه‌ی ویندوز ۱۰ موسوم به آپدیت اکتبر ۲۰۱۸ از ۱۷ مهرماه امکان‌پذیر خواهد شد؛ اما همین حالا می‌توانید این به‌روزرسانی را دریافت کنید.

مایکروسافت روز گذشته دومین به‌روزسانی بزرگ امسال ویندوز ۱۰ را با اسم رمز رداستون ۵، بیلد ۱۸۰۹ یا آپدیت اکتبر ۲۰۱۸ منتشر کرد؛ اما قرارگیری خودکار آن در دسترس کامپیوترهای شخصی از هفته‌ی آینده آغاز خواهد شد و کاربران ویندوز ۱۰ اعلان دریافت این به‌روزرسانی را از سه‌شنبه ۹ اکتبر (۱۷ مهر) مشاهده خواهند کرد. مایکروسافت روز گذشته در وبلاگ خود نوشت:

اگر هم‌اکنون صاحب یک کامپیوتر ویندوز ۱۰ هستید و به‌روزرسانی خودکار آن را فعال کرده‌اید، آپدیت اکتبر ۲۰۱۸ به محض آماده بودن دستگاه شما، برایتان ارائه خواهد شد.

مایکروسافت طبق رویه‌ی پیشین خود، ارتقاء خودکار (دریافت به‌روزرسانی در پس‌زمینه و سپس مطلع کردن کاربر از نیازمندی دستگاه به راه‌اندازی مجدد) را به سیستم‌هایی محدود خواهد کرد که معتقد است به احتمال زیاد می‌توانند این به‌روزرسانی را با موفقیت نصب کنند. مایکروسافت نامزدهای دریافت به‌روزرسانی اکتبر ۲۰۱۸ را با استخراج حجم گسترده‌ای از داده‌های دورسنجی تعیین می‌کند که توسط دستگاه‌های ویندوز ۱۰ گردآوری و به این شرکت منتقل شده‌اند.

 

مایکروسافت به جای ارائه‌ی همزمان به‌روزرسانی اکتبر ۲۰۱۸ برای تمام کامپیوترها، فرایند انجام این کار را با گروه کوچکی آغاز می‌کند و در این راستا داده‌های دورسنجی را جمع‌آوری یا دیگر بازخوردها را ارزیابی می‌کند، دست به اعمال تغییرات می‌زند تا باگ‌های موجود در برخی از به‌روزرسانی‌ها را رفع کند و سپس به‌روزرسانی را مجددا برای دسته‌ای دیگر از سیستم‌ها منتشر می‌کند. ردموندی‌ها برای انجام این اقدامات به بهره‌گیری از هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) روی آورده‌اند تا کامپیوترهایی را که می‌توانند از پس دریافت به‌روزرسانی‌ها بربیاند، شناسایی کنند و به تبع آن از تعداد سیستم‌هایی که قادر به نصب آن‌ها نیستند، بکاهند و در نتیجه با ساده‌سازی این فرآیند، گرفتاری اهالی فناوری اطلاعات را کاهش دهند.

Microsoft در وبلاگ خود نوشته است:

رویکرد هدفمند مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین ما در انتشار به‌روزرسانی، پایین‌ترین تماس و درخواست پشتیبانی آنلاین را برای هر نسخه‌ی ویندوز ۱۰ در پی داشته است. ما در ادامه عملکرد الگوی یادگیری ماشین خود را با مشارکت دادن سیگنال‌های بیشتر از دستگاه‌ها نظیر دورسنجی بهبودیافته و سنجش وزن ویژگی‌های کلیدی از جمله نرم‌افزار ضد بدافزار، همزمان با گسترش انتشار مرحله‌ای ارتقاء خواهیم داد.

با این حال، کاربرانی که همین حالا مایل به نسب به‌روزرسانی اکتبر ۲۰۱۸ هستند، می‌توانند فعالانه نسبت به دریافت آن اقدام کنند. بدین منظور باید به مسیر تنظیمات و منوی Update & Security بروید و روی گزینه‌ی «Check for updates» کلیک کنید. اگر از جمله کاربران خوش‌شانس باشید، سیستم شما باید همین حالا فرآیند دریافت و نصب به‌روزسانی اکتبر ۲۰۱۸ را آغاز کند؛ در غیر این صورت، می‌توانید به روش زیر این به‌روزرسانی را دریافت کنید.

  • به صفحه‌ی دریافت ویندوز ۱۰ در مرورگر خود مراجعه و روی دکمه‌ی Update Now کلیک کنید.

Windows 10 October 2018 Update

  • برنامه‌ی ارتقاء ویندوز ۱۰ را که هم‌اکنون دریافت کردید، اجرا کنید. این اپلیکیشن با اسکن کامپیوترتان از توانایی شما برای نصب به‌روزرسانی اطمینان حاصل می‌کند. اغلب کامپیوترها باید این تست را با موفقیت پشت سر بگذارند.

Windows 10 October 2018 Update

  • روی دکمه‌ی Update Now در اپلیکیشن کلیک کنید و سپس گزینه‌ی Next را بزنید. در این مرحله باید تا دریافت فایل‌های مورد نیاز منتظر بمانید.

Windows 10 October 2018 Update

  • پس از اتمام دریافت، باید کامپیوتر خود را راه‌اندازی مجدد کنید. در این حین، ویندوز ۱۰ نسخه‌ی ۱۸۰۹ نصب خواهد شد. این فرآیند می‌تواند تا چندین دقیقه به طول بیانجامد.
Published in فناوری
صفحه89 از116